فیلم سینمایی رفتن و استیصال از جاماندگی

فیلم سینمایی رفتن و استیصال از جاماندگی

به گزارش گلونی زندگیِ بدون ترس در جغرافیای امن وطن، حقی است طبیعی که برای هر انسانی وجودش نه تنها کافی بلکه لازم است. کسی که در وطن و زادگاهش نتواند روزگار از سر گذراند، هر جای دنیا هم که برود باز چون مسافر بی‌قراری است که هیچ کجا روح و تن‌اش، آرامش را میزبان نیست!

این تنها مثال ساده‌ای است که می‌توان برای مردم افغان رانده از وطن زد تا درد عظیم‌شان کمی برای ما، ملموس و قابل درک به نظر آید. مردمی که با جنگ‌های داخلی و خارجی روی آسایش ندیدند و نخواهند دید و هرکدام پراکنده در دیاری، با کهنه خاطراتِ‌ وطن، خط بطلان روی روز و شب‌هایشان می‌کشند.

فیلم سینمایی رفتن، تنها بخشی از سرگردانی این مردمان را به تصویر می‌کشد. تصویری تلخ اما واقعی که این روزها و با جای‌گیری طالبان بر مسند حکومت، مثل و مانندش در اقصی نقاط دنیا زیاد دیده می‌شود.

این اثر نخستین فیلم سینمایی نوید محمودی در مقام کارگردان است که به نویسندگی و تهیه‌کنندگی جمشید محمودی تولید شده و محصول سال ۱۳۹۵ است. این فیلم نماینده سینمای افغانستان در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار بوده‌ که اکران خود را در سینماهای شهر کابل آغاز کرده‌ است.

فیلم سینمایی رفتن

این فیلم داستان زندگی پسر افغان جوانی است که به دلیل مشکلات قومی و قبیله‌ای از افغانستان فرار کرده و به ایران می‌آید، تا همراه دختر دلخواهش به اروپا مهاجرت کنند.

همه جای فیلم یکدست است و چون عنوانش، رفتن و عدم سکون در همه صحنه‌ها به چشم می‌خورد. چه در ابتدا که نبی از پشت میله‌های صندوق اتوبوس، چون محبوسی، دنیای بیرون را نظاره‌گر است، چه در میانه داستان که با فرشته برای رفتن به دور دست‌ها به امید ساختن زندگی عاشقانه و جدید، پایتخت ایران را زیر و رو می‌کنند و چه آخر قصه که…

فیلم سینمایی رفتن، اثری سراسر تشویش و دلهره است که به زیبایی نمایانگر دنیای درونی کاراکترهای افغان آن است.

دو جوان که چون مرغ‌های عاشق برای رهایی از بند جبر زندگی خود را به در و دیوار می‌کوبند تا شاید بتوانند به حق طبیعی خود که همان زندگی بی‌دغدغه است، دست یابند.

این اثر شاید از لحاظ فنی و نوع بیان فیلمنامه‌ هم‌سطح آثار رده بالای سینمایی قرار نگیرد اما، این کاستی‌ها در برابر ارزش محتوایی و دغدغه‌ی اصلی فیلمساز برای نشان دادن بخشی از درد‌های هم‌وطنانش در گوشه و کنار دنیا، چیزی ناچیز است که قطعا بیننده نیز به آن توجهی ندارد، چراکه روایت پیش از هرچیز او را با خود همراه ساخته است.

در واقع رفتن در کنار داستان اصلی خود یعنی مشکلات و موانع پیش‌ روی نبی و فرشته برای غیر قانونی خارج شدن از ایران و رفتن به اروپا، به داستان‌های فرعی بی‌شماری نیز در سیر قصه اصلی خود اشاره می‌کند که هر یک به نوبه‌ خود واقعیتی عظیم و دردآور از زندگی افغان‌های مهاجر است.

مثلا در قسمتی از فیلم نشان داده ‌می‌شود که افغان‌ها علاوه بر مشکلات فراداخلی، هنوز اسیر تعصبات قومی و قبیله‌ای نیز هستند که طبق آن برادر قاتل را در حکم قاتل اصلی به شمار آورده و وقتی دست‌شان از رسیدن به متهم اصلی کوتاه است به اقارب او هجوم‌ می‌برند.

عملی نادرست که برخلاف اصل شخصی بودن مسئولیت جزایی در نظام جزایی افغانستان، به این معنا که جرم یک عمل شخصی است و اقارب به خاطر عمل خلاف قانون مجرم، مورد مجازات قرار نمی‌گیرند، می‌باشد.

و یا صحنه‌ای که صاحب‌کار فرشته برای ندادن دستمزد او تظاهر به نداری می‌کند و برای سرکیسه کردنش شماره‌ای واهی به او می‌دهد و در واقع حق او را پایمال می‌کند.

این فیلم را می‌توانید همین حالا از فیلیمو تماشا کنید.

نقد سایر فیلم‌های داخلی و خارجی را در این لینک بخوانید.

پایان پیام

نویسنده: هانیه شریعتی

خرید از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 245157 ساعت خبر : 12:41 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=245157
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات