قسمت اول میدان سرخ؛ وقتی علی مصفا گانگستر میشود
قسمت اول میدان سرخ؛ وقتی علی مصفا گانگستر میشود
در این متن خطر لو رفتن داستان وجود دارد
به گزارش گلونی قسمت اول سریال میدان سرخ پخش شده است و ما وظیفه خود دانستیم که به بررسی این سریال بپردازیم تا هرچه دیدیم و ندیدیم را با شما در میان بگذاریم.
در ابتدای کار جمله معروف «تماشای این سریال برای افراد زیر ۱۵ سال توصیه نمیشود» را میبینیم.
نمیدانیم این چه حرکتی است مد شده و در تمام سریالها از آن استفاده میکنند.
از آن جملههایی که مثلا میخواهند کنجکاوی مخاطب را جلب کنند که با خودشان بگویند: اوه خدای من، یعنی چه محتوایی میتواند باشد؟ سریع بروم ببینم.
این کلکها دیگر قدیمی شده است. یک جوری میگویند محتوای نامناسب انگار چه خبر است.
چرا سریالی میسازید که دارای محتوای نامناسب است؟ اصلا مگر اجازه دارید سریالی بسازید که دارای محتوای نامناسب باشد؟
قسمت اول میدان سرخ
از جمله که بگذریم، تیتراژ سریال را میبینیم که تامل برانگیز است.
کهکشان آتشی و کلا آتش و یک نفر خیلی بیدلیل در آتش قدم میزند و گرگ تنها و خسته در آتش و خلاصه از این شلوغ کاریها.
ما نمیدانیم چرا یک نفر باید برود در آتش قدم بزند اما احساس میکنیم کارگردان سعی داشته با این تیتراژ به مخاطب بفهماند که با یک اثر آتشی روبهرو هستیم.
امیداوریم تا پایان سریال نسوزیم از این همه هیجان و آتش.
در همان سکانس اول فیلم، توجه ما به شال مهتاب جان جلب شد.
نمیدانیم این شالهای متحرک را از کجا تهیه کردهاند که روی سر هنرپیشه تکان میخورد. احتمالا ساتن هم هست چون یک برق خاصی دارد.
خوشحالیم که به مسئله پوشش بازیگران توجه شده چون ما واقعا نگران بودیم و دغدغه داشتیم که مبادا اخلاقمان خراب شود.
البته اگر قرار است اخلاقمان به دست مهتاب جان خراب شود، دو دستی آن را تقدیم میکنیم تا خراب شود.
ماشالله، ماشالله، خدا حفظش کند، از هر زاویهای با کمالات و دوستداشتنی است مهتاب جان. مخصوصا بعد از ترک، هرچند معتادش را هم دوست داریم لعنتیِ جذاب.
در سکانسهای ابتدایی فیلم میبینیم که یک تماس تصویری برقرار شده است که از کیفیت خوبی برخوردار است.
کارگردان با نشان دادن این تماس، سرعت اینترنتش را خیلی نامحسوس به رخ بیننده میکشاند و برای ما این فرضیه پررنگ میشود که شاید این فیلم خارج از ایران فیلمبرداری شده است، اما به دلیل مسائل امنیتی وانمود میکنند ایران است؛ چون این حجم از اچدی بودن در تماس تصویری بیسابقه است.
در سکانسی میبینیم که بهادری در تماس تلفنی خود خیلی متعجب میگوید: تو ما رو میدیدی؟
در همان لحظه یک دوربین مداربسته را نشان میدهند اندازه کله منِ نویسنده.
خلافکاری که دوربین به این تابلوئی را در خانهاش نبیند، همان بهتر که صاف نموده شود.
در ادامه میبینیم که کارگردان اشارهای به عاملان قطعی برق میکند تا بگوید دغدغه مردم جامعهاش را دارد.
ما امید داریم در ادامه سریال، پیگیریهای بیشتری در این زمینه انجام شود.
قسمت اول میدان سرخ
ما در سریال میدان سرخ، علی مصفا را میبینیم که خیلی گانگستری وارد صحنه میشود.
ما نمیدانیم چه به سر این مرد نازنین آمده که این چنین گرفتار این خلاف کاریها شده است.
اصلا این حرکات به گروه خونی او نمیآید. لیلا اگر بفهمد درجا او را طلاق میدهد.
امیدواریم عاقل باشد و با این کارها آسیبی به زندگیاش نزند و هرچه زودتر شاهد توبه کردنش باشیم و برود در شمال برای لیلا پوست پرتقال بسوزاند.
آقای مصفا همیشه ادب و احترام را رعایت میکنند حتی اگر خلافکار باشند.
در اینجا هم میبینیم که وقتی به خانه سهراب رفته است، از سهراب عذرخواهی میکند که با کفش وارد خانه شده است.
کارگردان تاکید داشته که حتی اگر خلافکار و عوضی هستید، اما ادب و احترام را همیشه الویت قرار بدهید.
در ادامه سریال میبینیم که کارگردان سعی داشته با نشان دادن یک مکالمه لوس بین یک مادر و دختر، خوشحالی الکی آنها را به تصویر بکشد.
این سکانس یعنی مردم، ببینید ما چقدر خوشحال هستیم و چقدر به ما خوش میگذرد، پس ما قرار است بهزودی بدبخت شویم و شما باید دلتان برای ما بسوزد.
در ادامه سریال، ما متوجه میشویم که در بین این سه خلاف کار عزیز، یکی از آنها خیلی حرف میزند و شلوغ کاری میکند.
احتمالا قرار است او زودتر از همه بمیرد یا کلا سیستم را به باغ بدهد. باید منتظر باشیم و سرنوشت او را ببینیم.
در سریال میدان سرخ ما جیگر را میبینم که به خلافکاران پیوسته است.
او وانمود میکند که ارمنی است، خیلی هم جالب و دوستداشتنی است.
اما آیا وقتی کسی که فارسی را با لهجه زیاد ارمنی صحبت میکند، وقتی با خودش حرف میزند، نباید ارمنی حرف بزند؟
حالا ما وارد جزئیات نمیشویم، فقط سوالی را مطرح کردیم، وگرنه به ما چه که مردم چطور صحبت میکنند.
قسمت اول میدان سرخ
ما در ادامه سریال میبینیم که یک میز بیلیارد در خانه خلافکاران عزیز قرار دارد.
کارگردان سعی داشته با این ترفند، به ما نشان بدهد که ما با خلاف کارهای معمولی طرف نیستیم و آنها از حد معمول خیلی خلافکارتر و بیتربیتتر هستند.
در ادامه سریال میبینیم که سهراب در حالی که مغزش پخش زمین است، خودش را به دیار باقی شتابانده و شیدا، همسرش، با خونسردی کامل بالای سر او قدم میزند و تلفنش را هم جواب میدهد.
ما همیشه این شجاعت مهتاب جان را تحسین میکردیم.
همچنین علی مصفا را میبینیم همچنان که خلافکار است، روحیه لطیف و مهربانش را دارد.
برای همسرش گل خریده، یعنی حتی اگر خلافکار و دزد هم هستید، باید مهربان باشید و برای همسرتان گل بخرید.
حتی الماس را هم به همسرش هدیه میدهد. ما واقعا او را تحسین میکنیم.
البته ما نمیدانیم چرا همسرش متوجه نشد که الماس دزدی است.
الماس را همینطور خالی خالی هدیه داده، خب قشنگ معلوم است دزدیده، اما به هر حال ما در زندگی خصوصی مردم دخالت نمیکنیم.
علی مصفا با تمام این کارها نشان داد که ذاتا یک مرد ایرانی است.
او با دوستش تلفنی صحبت میکرد و خیلی خودجوش دوستانش را به خانهاش دعوت کرد.
ما نمیدانیم چرا آقایان عزیز ایرانی یاد نمیگیرند که بدون هماهنگی نباید مهمان دعوت کنند.
در نهایت سریال با سکانسی از مهتاب جان به پایان میرسد که مشغول کثیف کردن آینه دستشویی است.
شاید پیش خودتان بگویید خب چرا آینه را کثیف میکند؟ مگر مرض دارد؟ اما به شما ربطی ندارد.
مهتاب جان دلش خواسته آینه را کثیف کند. خانه خودش است، دلش خواسته به شما هم مربوط نیست.
قسمت اول سریال میدان سرخ به پایان رسید و منتظر هستیم ببینیم مهتاب جان برای آینههای دیگر چه برنامهای دارد.
میدان سرخ را در فیلیمو ببینید
نقد این سریال را بخوانید
پایان پیام
نویسنده: بیتا اشکانیان
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید
کد خبر : 245594 ساعت خبر : 8:00 ق.ظ
خیلی خوب بود. قویتر از قبل. دلم خواست خودشونم بخونن این متنو.