قسمت نهم زخم کاری؛ تسلط مالک به زبان عربی

سریال زخم کاری را متفاوت ببینید

قسمت نهم زخم کاری؛ تسلط مالک به زبان عربی

به گزارش گلونی در قسمت قبل نگفتیم با این روش خودکشی، تا سر کوچه هم نمی‌روند، چه برسد به دیار باقی؟

به دقت و هوشمندی ما ایمان آوردید؟

الکی فقط جلب توجه کردند. دکتر هم این وسط آمد یک نصیحتی کرد که حقش بود در دهانش بزنند.

نمی‌دانیم چرا اصرار داریم در چیزی که به ما مربوط نیست و از آن خبر نداریم اظهار نظر کنیم.

مائده و میثم بعد از تمارضی که کردند به خانه رفتند. مهناز برای آنها آب پرتقال آورد و تاکید داشت که خودم آن را آب گرفتم.

خواستیم از همین جا به کارگردان بگوییم خودتی. ما فرق آب پرتقال تازه را با آب پرتقال صنعتی می‌دانیم.

بروید خودتان را گول بزنید. ما نمی‌دانیم این‌ها مردم را ساده گیر آورده‌اند یا چی؟

باشد، ما ساده، شما گل درشت و زرنگ.

در این قسمت می‌بینیم که کارگردان تاکیدی بر نخوردن ضایعات دارد.

راهکار هم می‌دهد برای کسانی که اصرار دارند برای خوردن، می‌گوید بخورید اما قبلش بپرسید بعد بخورید.

در قسمتی از فیلم می‌بینیم که مالک در کافه باشگاه اسب‌سواری با شخصی قرار ملاقات دارد.

حدس بزنید چه اتفاقی میفتد؟ مالک دوباره پشت ویترین نشسته تا همه او را ببینند. ما نمی‌دانیم اصرار به این کلیشه‌ها برای چیست؟

 کل کافه دیوار است، و فقط اندازه یک میز کوچک شیشه دارد، مالک دقیقا باید همان‌جا بنشیند تا مطمئن باشد همه می‌توانند او را ببینند.

از دیگر کلیشه‌ها می‌توانیم به سکانسی اشاره کنیم که میثم به دفتر کار مالک می‌رود و مالک در جلسه است.

منشی به او می‌گوید مالک جلسه دارد، میثم به او توجه نمی‌کند و وارد جلسه می‌شود.

از کارگردان تشکر می‌کنیم که از هیچ کلیشه‌ای جا نماند.

قسمت نهم زخم کاری؛ تسلط مالک به زبان عربی

در ادامه می‌بینیم که مالک بعد از پیاده کردن نقشه‌اش در حیاط خانه ناصر ایستاده و در حالی که نم بارانی می‌آید سیگارش را روشن می‌کند.

یکی از نکات بحث برانگیز سریال، سیگار کشیدن مالک بود.

بسیاری از مردم اعتراض کردند که چرا مالک این قدر سیگار می‌کشد.

با اینکه به من و شما ربطی ندارد اما باید بگوییم که به نظر ما در این سکانس جای هیچ اعتراضی وجود ندارد.

نم باران و هوای دو نفره، فقط سیگارش کم است. سیگار در این سکانس کاملا جایز است.

یعنی آدم غیر سیگاری هم در این موقعیت باید سیگار بکشد، چه برسد به مالک.

عده‌ای هم بودند که می‌گفتند مالک این قدر خوب سیگار می‌کشد، آدم هوس می‌کند.

این‌قدر بدمان می‌آید بهانه‌های الکی می‌آورید. این‌ها همان‌هایی هستند که می‌گویند فندک یادگاری رفیقم، من را سیگاری کرد.

می‌خواهم بدانم اگر کتاب فیزیک هدیه داده بود، دانشمند می‌شدید؟

مالک آدم می‌کشد، شما هم هوس می‌کنید آدم بکشید؟ می‌خواهید سیگار بکشید، بروید بکشید دیگر چرا توجیه می‌کنید؟

مالک از همه جا بی‌خبر، در خانه‌اش نشسته نان و ماستش را می‌خورد، شما می‌گویید به خاطر مالک سیگار کشیدم.

بروید سیگارتان را بکشید این قدر هم ما و خودتان را گول نزنید، سست عنصرهای بی‌تربیت.

از سکانس مهمانی حوصله سربر مالک می‌گذریم و می‌بینیم که مالک تسلط خاصی به زبان عربی دارد.

او در ماشین نشسته و با دقت و ظرافت مثال‌زدنی با عمرو دیاب همخوانی می‌کند: حبيبی حبيبی حبيبی يا نور العين آه

حبيبی حبيبی حبيبی يا نور العين يا ساكن خيالی

اینجاست که بیننده به مهارت‌های تمام نشدنی مالک پی می‌برد.

در نهایت قسمت نهم زخم کاری با نشان دادن مالک در حالی که با دقت خاک‌های روی فندکش را تمیز می‌کند به پایان می‌رسید.

کارگردان در این صحنه تاکید خاصی به بهداشت داشته، حتی وقتی آدم می‌کشید، گردگیری را انجام دهید.

زخم کاری را در فیلیمو ببینید

نقد این سریال را بخوانید

پایان پیام

نویسنده: بیتا اشکانیان

خرید از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 244096 ساعت خبر : 1:13 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=244096
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات