نقش رستم شاهدی بر افول دیوانسالاری در ایران

نقش رستم شاهدی بر افول دیوانسالاری در ایران

به گزارش گلونی در گهواره تمدن بشری هر ملت، قوم و فرهنگی، میراثی از خود بر جای گذاشته است. در این میان آنچه مملکت کهن ایران همراه با حاکمان، مردمان و جغرافیایش برای این گهواره آفریده، سیستم دیوانسالاری است.

ایرانیان پیش از آنکه امپراتوری در جهان شکل بگیرد آن را شکل دادند. هخامنشیان به عنوان نخستین دولت چند ملیتی پا به گیتی نهادند. آنان به سرعت دریافتند که اداره چنین قلمرویی نیاز به ساختاری کارآمد دارد.

از این رو داریوش اول هخامنشی در سده پنجم پیش از میلاد با ایجاد ساختارهای جدید و اصلاح سیستم‌های کهن ناکار آمد، خود را در قامت بزرگترین شاه جهان باستان عرضه داشت.

با پایان کار هخامنشیان اسکندر نیز شیوه حکمرانی آنان را حفظ کرد. از این رو اسکندر را واپسین شاه هخامنشی دانسته‌اند، نه داریوش سوم را.

با گذر چند سده از فرمانروایی دودمان هخامنشی، در سده سوم میلادی خاندان ساسان بر ایران حکم راندند. دوره شاهنشاهی ساسانی اوج شکوه و عظمت کشور ایران یا ایرانشهر در دوره باستان متاخر بوده است. دستگاه دیوانسالاری با گستردگی و دقت تمام امورات مملکت را سامان می‌بخشید. البته در این میان باید به نقش شاهان بادرایتی چون شاپوریکم اشاره کرد.

دور سوم جنگ‌های ایران و روم در زمان شاپور یکم ( ۲۵۴ تا ۲۶۰ میلادی) با پیروزی شاپور بر والریانوس امپراتور روم پایان یافت و ایران قدرت بی‌مانند منطقه غرب آسیا شد. شاپور دستور داد تصویر این پیروزی را بر دیواره‌های کوه رحمت که امروزه ما آن را نقش رستم می‌خوانیم برای آیندگان و یاد آن ابد، حک کنند.

نقش رستم و افول دیوانسالاری در ایران

با سقوط ساسانیان و برچیده شدن حکومتی ایرانی بر ایران، گمان می‌رفت که دستگاه دیوانسالاری ایرانی نیز به فراموشی سپرده شود. اما طولی نکشید که قوم فاتح نیازمند به روشی برای اداره قلمرو شد. تازیان سیستم حکومت ساسانی و دیوانسالاری آنان را به ارث بردند و در نهایت با روی کار آمدن عباسیان نه تنها دیوان‌های ایرانی برپا شد بلکه وزیران ایرانی نیز گماشته شدند.

دستگاه دیوان سالاری ایران پیوسته در حکومت‌های ایرانی همچون سامانیان و ترک تبار چون سلجوقیان و ایلخانان مغول تداوم یافت. ویژگی مهم صاحبان دیوان‌ها از دوران باستان تا معاصر همواره انتخابشان از میان نخبگان بوده است.

وزیران ایرانی در طول تاریخ پیشا مدرن ایران بیشتر از میان ادیبان، مورخان، سیاستمداران، حکیمان و… روی کار می‌آمدند که می‌توان به چهره‌های شاخصی چون نصیرالدین توسی، جوینی‌ها و کندری‌ها و خواجه نظام الملک اشاره کرد که دانشمندان روزگار خود بودند.

اما رفته رفته این فرایند در دوره صفوی ضربه فراوان دید و در عصر نخبه کش قاجاری به اوج رسید. اما انقلاب مشروطه روح تازه‌ای بود بر پیکره سیستم سیاسی و دیوانی ایران. در این دوره ایران دیگر بار شاهد وزیران و سیاستمدارانی دانشمند و ادیب و نخبه شد اما به درازا نکشید.

با گذر دهه‌ها امروزه نیز شاهد ضعف سیستم دیوانی و وزرتخانه های ایران هستیم. بر خلاف گذشته امروزه ایران دیوان یا وزارت خانه‌ای دارد به نام میراث فرهنگی اما شوربختانه وزیر پیشنهادی آن را نه می‌توان نخبه سیاسی دانست، نه ادیب، نه باستان شناس و مورخ و نه دانشمند.

وزیر یادشده آگاهی تاریخی اندکی از خود نشان داد. تا آنجا که دو تن از مشهورترین فرمانروایان ایران کهن که قریب به ۸ سده با هم اختلاف زمانی دارند را اشتباه گرفت.

شاپور یکم که شرح پیروزی‌اش را گفتیم، داریوش اول دانست و تیری رها کرد در دل کسانی که امید به این وزارت خانه داشتند. به راستی که تا به امروز نقش برجسته‌ای از شاهی ایرانی این چنین شاهد افول دستگاه دیوان‌سالاری ایرانی نبوده است.

پارکور در تخت جمشید حیرت‌آور و غم‌انگیز

پایان پیام

نویسنده: شایان ریحانی

خرید از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 242424 ساعت خبر : 9:30 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=242424
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات