کرکس باش تا کامروا باشی

کرکس باش تا کامروا باشی

به گزارش گلونی سهراب سپهری می‌فرمایند:

«من نمی‌دانم

که چرا می‌گویند اسب حیوان نجیبی است

کبوتر زیباست

و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست»

خیلی دلم می‌خواست به این شاعر عزیز بگویم: «چکار داری به کرکس بدبخت؟ انگار تا آزادی همین یکی را هم نگیری ول‌کن ماجرا نیستی.»

حالا خیلی کار خوبی است در قفس کردن، سهراب خان گیر دادند کرکس چرا در قفس‌هایتان نیست؟

عوض آنکه بگوید چرا در قفس‌هایتان حیوانات را نگه می‌دارید، تظاهرات غیر مسالمت‌آمیز راه انداخته که کرکس را یادتان رفت در قفس بیندازید.

انگار دزد گرفته پدر صلواتی. حالا آنها یادشان رفته، دیگر شما لطفاً یادشان ننداز برادر من.

این طفلک کله‌اش که قناس و کچل است؛ زیر همان سر عجیب، یکباره یک یقه پرپری هم درآمده.

خدا با این مفلوک شوخی داشته، بعد شما هم دست از سرش برنمی‌دارید. ول کنید بنده خدا را.

بعد هم شما واقعاً مردم را نمی‌شناسی؟ مردم برای دیده شدن و متفاوت بودن همه کار می‌کنند.

می‌دانم شما منظوری نداری ولی یک عده همین شعر شما را می‌خوانند و برای خودشیرینی حیوان را در قفس کرده و به بهانه آنکه یک کرکس دارم در خانه که روپایی می‌زند، کلی آدم را فریب می‌دهند.

بعد شما با خودت فکر نکردی اگر یک کرکس این شعر را بخواند چه بر سر سلامت روح و روانش می‌آید؟

صبح تا شب جلوی آینه خواهد ایستاد و از خود خواهد پرسید: «یعنی من آنقدر زشتم که مرا در قفس نگه نمی‌دارند؟»

بینوا تا دیروز به مخیله‌اش هم نمی‌رسید که کوچک‌ترین ایرادی در ظاهرش دارد؛ اما با این شعر اعتماد به نفس طفلک له می‌شود و مقصرش شمایید آقای سپهری عزیز.

البته یک نکته ظریف در شعر هست که می‌خواهم یادآور شوم.

حتماً با این تکنیک آشنا هستید که اگر می‌خواهی دیگر شستن ظرف‌ها را به شما محول نکنند، همان بار اول نصف ظرف‌ها را بشکن.

کرکس باش تا کامروا باشی

اصلاً بگذارید واضح‌تر برای‌تان توضیح دهم.

خاطرم هست دوستی داشتم که همیشه در خانه، ظاهر مرتب و آراسته‌ای داشت.

حتی در زمان شستن دستشویی‌ها هم حتماً دستکش پلاستیکی را با لباس و دمپایی و سایه پشت چشمش هماهنگ می‌کرد.

تمام استدلالش این بود که اگر دزدی به خانه‌شان بیاید و او نامرتب باشد، آبرویش جلوی دزد می‌رود. برای چنین آدمی شعر سهراب بسیار مناسب است.

شما برای کسی که به خانه‌تان بی‌اجازه وارد شده باید تا حد امکان زشت و پر از چرک و لک و کثافت باشید که حداقل به خود شما نزدیک نشود.

به عبارتی اگر می‌خواهید در قفس نیفتید تا می‌توانید کرکس باشید. و این مهم‌ترین نکته شعر است.

حتی در اقتصاد هم از این تکنیک می‌توان بهره برد. یک لحظه فکر کنید در طول سال‌های گذشته قیمت کدام اجناس بالا نرفته است؟

من ساعت‌ها تمام اقلام خوراکی، پوشاکی، شوینده و غیره را بررسی کردم و هیچ‌چیز به ذهنم نرسید؛ تا اینکه معما را حل کردم: کفتار.

بله قیمت کفتار بالا نرفته. شما ده سال پیش کفتار را چند می‌خریدید؟ الان چند می‌خرید؟

جواب هر دو صفر تومان است چون اصلاً کسی کفتار نمی‌خرد. بنابراین برای آنکه قیمت چیزی بالا نرود باید فرض کنیم مثل کفتار است.

دیگر از این ساده‌تر نمی‌توانم توضیح دهم: تلاش نکنید مثل قناری و مرغ‌عشق، زیبا و دلبر باشید. کرکس باشید، یک کرکس مغرور و بی‌تفاوت به نظر مردم.

کرکس وقتی این تبلیغات تلویزیونی را می‌بیند که می‌گویند آیا از ریزش موی خود رنج می‌برید؟ آیا از چاقی خسته شده‌اید؟

آیا قدتان کوتاه است و هیچ‌کس شما را نمی‌خواهد؟، بلند فریاد می‌زند که: «به تو مربوط نیست لاشخور» بعد هم سرش را بالا می‌گیرد و آزادانه در دامان طبیعت می‌چرخد.

خلاصه اینکه، بین کفتارها تو کرکس باش. یا بین کبوترها، اسبی نجیب باش. یا هر کاری دوست داری بکن؛ به بحث من و سهراب هم توجه نکن.

سایر آثار نویسنده را بخوانید

پایان پیام

نویسنده: یاسمن سعادت

خرید از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 245538 ساعت خبر : 6:20 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=245538
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات