فیلم سینمایی پری سا دختری با زندگی سوخته
توجه کنید که احتمال لو رفتن داستان وجود دارد
به گزارش گلونی شیوه انتقام شخصی در هر جامعه و کشوری به اشکال مختلف یافت میشود و شدت و حدت هر یک وابسته به مسائل فرهنگی، اقتصادی و مذهبی، متفاوت است.
هر خشونت و انتقامی بسته به هدفش چیزی از زندگی بزهدیده را نشانه میرود. در اکثر موارد، جانی قصد سلب حیات میکند اما همیشه اینطور نیست. گاهی منتقم نه درصدد قتل بلکه به دنبال ساقط کردن قربانی از زندگی شخصی و اجتماعی است، درست مانند اسیدپاشی.
اسیدپاشی از کثیفترین و فجیعترین جرمهایی است که در غالب موارد قربانی آن، زیبایی ظاهر دختران و زنان جامعه است و در این فعل، افکار برتری جنسیتی به وفور حس میشود. انتقامی که نه تنها ظاهر، بلکه باطن حیات قربانی را میسوزاند و درجا خشک میکند.
در ایران تقریباً در ۹۰ درصد موارد اسیدپاشی، قربانی زنان هستند. عشقهای یک طرفهای که به سرانجام نمیرسد، اعتراض به پوشش و حجاب زنان و هزاران دلایل دیگر که اسیدپاش برای عمل قبیح خود میتراشد تا به آن دست زند.
این که مشکل از بازدارنده نبودن قوانین مربوط به اسیدپاشی است یا ریشه در فرهنگ ناصحیح جامعه دارد خود از عوامل مهمی است که بیتوجهی به آن این جرم را ادامهدار میکند.
فیلم سینمایی پری سا دختری با زندگی سوخته
«پریسا» فیلمی در ژانر اجتماعی به کارگردانی «محمدرضا رحمانی» و محصول سال ۱۳۹۶ است.
این فیلم اثری با مضمون اسیدپاشی و عواقب آن بر روح و جسم مجرم و قربانی است که قبلا نیز نمونهی آن در سینمای ایران با (لانتوری) رضا درمیشیان و (این زن حرف نمیزند) احمد امینی دیده شده است.
پریسا موضوع خوبی برای روایت انتخاب کرده، موضوعی واقعی و به شدت شایع که مصادیق آن در گوشه و کنار جامعه به خصوص در سالیان اخیر کم دیده و شنیده نشده است، با این وجود اما اثری قوی و جذاب از کار در نیامده که بتواند مخاطب را حتی پس از پایان، درگیر به قصهاش نگه دارد!
زاویهدید نویسنده به اسیدپاشی، مشابه آثار دیگر است و هیچ نکته جدید و یا منحصربهفردی که توان ایجاد تمایز با محتواهای دیگر داشته باشد در آن موجود نیست.
پسری عاشق دختری است اما از جانب دختر نادیده گرفته میشود، همین موضوع سبب شده تا بحران اصلی که همان انتقام پسر از دختر است شکل بگیرد و قصه را جلو ببرد.
این دو خط طرح اصلی فیلم پریسا است که تا حدودی قصه لانتوری را نیز تداعی میکند اما میتوان گفت که فیلم لانتوری موفق بوده اما پریسا نه. اگر به دنبال بیان نقاط ضعف فیلم پریسا باشیم بیشمار مورد وجود دارد که از جمله آنان ضعیف بودن علت و معلولهای داستانی است.
مثلا در اواخر قصه فرد اسیدپاش مشخص میشود اما در طول فیلم انگیزه قوی و علت اصلی این فرد برای مخاطب بازگو نمیشود، در واقع هدف اسیدپاش از این کار و اینکه چه عواملی او را به این فعل واداشته است، یا وجود ندارد یا به اندازه کافی محرز نیست.
یا مورد دیگر اینکه از اول داستان پلیس به دنبال پیدا کردن مجرم است اما از جایی به بعد این تلاش متوقف میشود و در اواخر قصه به طور خارقالعادهای اسیدپاش خود جلوی دوربین مداربسته نقاب از چهره برداشته و به طور کل حضور پلیس در داستان را زیر سوال میبرد.
از همه مهمتر موضوع معضلات شبکههای مجازی است که قطعا فیلم به دنبال نمایش عواقب استفادههای سوء از این امکانات بوده است اما به شدت در پرداخت آن ناموفق و ضعیف بوده و تنها توانسته اشاراتی به آن داشته باشد.
درواقع فیلمنامه پریسا فیلمنامهای آشفته است که این آشفتگی در پرداخت موضوعات و چیدمان نمایش سکانسهای آن به شدت حس میشود.
در هر سکانس بخشی از قصه به نمایش گذاشته میشود اما سکانسها عمقی ندارند تا کنجکاوی و دقت بیننده را جلب کنند. صرفا قصهای در سطح بیان میشود و صحنهها یک به یک جلو میروند، گویی فیلمنامه برای بیان قصه عجله دارد و میخواهد زودتر به پایان برسد.
در این میان اما عنوان فیلم خوب انتخاب شده است، پریسا به معنای مانند پری عنوانی مناسب برای فیلمی است که چهره و ظاهر شخصیت اصلی مورد ترور قرار میگیرد.
پایان داستان نیز شبیه اواسط آن، قابل پیشبینی است و نکته خاصی جز متنبه شدن بیننده و ختم شدن ماجرا به عدالت پنهان الهی درست مانند اپیزودهای کلید اسرار، وجود ندارد.
این فیلم را میتوانید از فیلیمو تماشا کنید.
نقد سایر فیلمهای داخلی و خارجی را در این لینک بخوانید.
پایان پیام
نویسنده: هانیه شریعتی
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید