طرفداری لیاقت می خواهد که بعضیها ندارند
طرفداری لیاقت می خواهد که بعضیها ندارند
به گزارش گلونی حتماً قبل از استخدام در مورد وضعیت طرفداری تیمهای ورزشی کارکنان آن شرکت تحقیق کنید.
مدیرعامل شرکت ما یک سؤال به ابتدای فرم استخدام اضافه کرده بود:
«طرفدار چه تیمی هستید؟»
۱- پرسپولیس
۲- سایر تیمها
اگر پاسخ شما به این سؤال شماره ۲ بود، دیگر نیازی به تکمیل سایر موارد فرم احساس نمیشد و اگر گزینه اول را انتخاب میکردید باز هم لازم نبود بقیه فرم را پر کنید چون درجا استخدام میشدید.
در بین فرمهای استخدامی عده کثیری را هم داشتیم که قبل از پرسپولیس یک گزینه شماره صفر درست میکردند و جلوی آن مینوشتند استقلال و در پرانتز تأکید میکردند که سرور پرسپولیس هستند. این افراد خودشان از استخدام انصراف میدادند.
اما عده دیگری بودند که به شدت به کار نیاز داشتند و خودشان را پرسپولیسی جا میزدند تا استخدام شوند.
طرفداری لیاقت می خواهد
مشکل زمانی به حد بحرانی میرسید که دربی بود. روز دربی و روز بعد از آن این افراد یا مرخصی میگرفتند یا یک جایی گم و گور میشدند تا از بروز واکنشهای ناخودآگاه و هیجانی جلوگیری کنند. اما زمانهایی بود که قضیه به این سادگی پیش نمیرفت. وقتی همان روز یک جلسه مهم داری یا گزارش پروژهای که یک سال روی آن کار کردی را باید به مدیر ارائه دهی، مرخصی گرفتن و قایم شدن جایز نیست.
راهکار برخی از این افراد، گرفتن خروسک بود. وانمود میکردند که حنجره نازنینشان از کار افتاده است و اینگونه احساسات سرشارشان اعم از تنفر یا اشتیاق را تا حدی پنهان میکردند. اما همیشه موفق نبودند. بعد از ۸۹ دقیقه تساوی، اگر تیمتان یک گل بزند چه حالی خواهید داشت؟
در صندلیشان وول میخوردند و عضلات صورتشان تا حد مرگ منقبض میشد اما مدام به خود یادآور میشدند که زندگی خرج دارد و در صورت اخراج از کار، بازیکنان تیمشان هزینه زندگی آنها را نخواهند پرداخت.
گاهی از شدت فشار به سرعت به سرویس بهداشتی حملهور میشدند و صدای فریادهای شادیآورشان را از سر کوچه هم میشنیدیم. در این زمان بود که مدیرعامل مثل جن ظاهر میشد و پشت در سرویس بهداشتی کمین میکرد تا فردی که بیرون میآید را شناسایی کند.
برای کمک به شکارِ گیرافتاده، گاهی از اتاق کنار دستشویی دو مشت پشت سر هم به دیوار میکوبیدیم و به این ترتیب علامت میدادیم که تا اطلاع ثانوی بیرون نیاید. آن بنده خدا هم ساعتها در مخفیگاهش میماند تا همه از ساختمان خارج میشدند. بعد میآمد بیرون و خودش را با بیسکوییتهای همکاران سیر میکرد و تا صبح روی میزش میخوابید.
ماجرا از جایی پیچیده شد که همسر محترم مدیرعامل اصرار کردند برادرشان در شرکت استخدام شود. برادر استقلالی ایشان با سمت مدیر منابع انسانی مشغول به کار شد و مسلماً اولین کاری که کرد این بود که نخستین سؤال فرم استخدامی را به ترتیب زیر تغییر دهد:
«طرفدار چه تیمی هستید؟»
۱- استقلال
۲- سایر تیمها
مدیرعامل هم که نمیتوانست روی حرف برادرزن حرفی بزند چون اوضاع خانه قمر در عقرب میشد.
آن استقلالیهای پرسپولیسینما نمیتوانستند ماهیت واقعی خود را آشکار کنند چون هم مورد غضب مدیرعامل قرار میگرفتند هم مدیر منابع انسانی آنها را خائن میخواند.
اما با فرم جدید استخدامی عدهای پرسپولیسی استقلالینما هم به شرکت اضافه شدند.
بنابراین خیل عظیمی از کارکنان شرکت در زمانی که خوشحال بودند، تظاهر به غم و اندوه میکردند و بالعکس. از آن بدتر آنکه مجبور بودند برخلاف عقایدشان خیلی دوآتشه با حریف کَلکَل کنند. گاهی اوقات اعداد شش و چهار بالکل با هم قاطی میشدند یا وسط بحث به طرز عجیبی یک طرف قانع میشد و خیلی صمیمانه محکم حریف را در بغل میگرفت.
با چشم خودم یک بار دیدم که یکی با یک طرف صورتش که به سمت دیگران بود میخندید و با چشم دیگر که رو به دیوار بود، اشک میریخت.
پر واضح بود که دعوای داماد و برادرزن به جلسات کاری هم کشیده میشد و هر دو طرف یارکشی میکردند بیآنکه بدانند یارانشان در واقع یار طرف مقابل بودند.
بعد بساط لو دادن افراد به راه افتاد و همکاران یکی یکی به خاطر دروغهایشان اخراج میشدند. همه به هم شک داشتند؛ تشخیص دوست و دشمن آسان نبود. گاهی یک پرسپولیسی یا استقلالی واقعی راستگو اخراج میشد.
مسلماً بعد از مدتی داماد و برادرزن هر دو فهمیدند عدهای تیمفروش رذل در شرکت هستند؛ بنابراین جلسات بازجویی شروع شد:
– دروازهبانهای تیم از زمان تأسیس تا الان را نام ببر و سال تولد و سایز کفششان را هم بگو.
– جمع کُل گلهای زده شده در دربیهای ۴۰، ۴۷ و ۷۴ تقسیم بر ۱۲ چند میشود؟
– چرا اونا بَدَن و ما خوبیم؟
– اگر امید عالیشاه با پراید به وریا غفوری بزند چه عکسالعملی خواهی داشت؟
– اگر بهنوش بختیاری با بهاره رهنما دعوا کند، تو چکار میکنی؟
جواب بازجوییها که رسید معلوم شد مدیرعامل تصور میکند تمام بازیکنان حق دارند در محوطه جریمه توپ را با دست بزنند و مدیر منابع انسانی هم با افتخارترین بازیکنان استقلال را سعید معروف و رسول خادم میداند.
بعد از این اکتشاف ارزشمند کلیه کارکنان همچون نهنگهایی که دستهجمعی خودکشی میکنند در یک اقدام حیرتانگیز و فارغ از آنکه طرفدار چه تیمی هستند، استعفا دادند و درد بیکاری را بر ننگِ بودن در شرکتی با چنین مدیرانی ترجیح دادند. طرفداری لیاقت می خواهد که بعضیها ندارند.
سایر آثار نویسنده را بخوانید
پایان پیام
نویسنده: یاسمن سعادت
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید
کد خبر : 248028 ساعت خبر : 11:50 ق.ظ