گلونی

فیلم سینمایی قهرمان؛ خیری که شر می شود

فیلم سینمایی قهرمان؛خیری که شر می شود

فیلم سینمایی قهرمان؛خیری که شر می شود

فیلم سینمایی قهرمان؛ خیری که شر می شود

توجه کنید خطر لو رفتن داستان وجود دارد

به گزارش گلونی این روزها اگر سری به سینماهای شهر خود بزنید، این مکان‌ها را پر رفت‌ و‌ آمدتر نسبت به قبل خواهید یافت.

اکران قهرمان اصغر فرهادی در کنار فیلم‌های اجتماعی دیگر همچون پوست، درخت گردو و منصور با تلفیق شرایط مناسب کرونایی، منجر به احیای دوباره سینماهای مدفون‌ در زیر گرد و غبار فراموشی شده، که از این جهت نویدبخش بازگشت به ایام پر رونق گذشته است.

در همین مدت کم اکران قهرمان، به قدری از آن استقبال و نقد و تحلیل‌های فراوانی پیرامون آن منتشر شد که دور از ذهن نیست قبل از تمام شدن اکرانش، نیمی از ایرانیان این اثر را در سینماها دیده باشند.

اینکه فیلمی برچسب اسکار خورده و امضای اصغر فرهادی پای آن باشد، خود دلیل محرزی برای کیفیت بالای اثر است، اما نباید فراموش کرد که، نباید سنگینی ابهت فیلمساز و برچسب‌های اثر روی قضاوت درست درباره واقعیت فیلم اثر گذارد و آن را تحت شعاع قرار دهد.

فیلم سینمایی قهرمان

داستان قهرمان و حال‌ و هوای موقعیت آن، ساده‌تر از دیگر آثار فرهادی همچون فروشنده و … است.

این‌بار فرهادی از پایتخت و زندگی مدرن شهری دور شده و قصه‌اش را در مکانی پیرامون شهر شیراز رقم زده است که البته همین سادگی مکان و زیست شخصیت‌ها و در پی آن خلق شخصیت‌های بی‌پیرایه، ذهن مخاطب را از ظاهر به باطن اثر معطوف می‌کند، درست برعکس فیلم و سریال‌های امروزی که ظاهر و زرق‌ و‌ برق داستان پر رنگ‌تر بوده اما در عمق، قصه از فقر محتوایی رنج می‌برد.

رحیم داستان قهرمان، کسی که خیرش شر می‌شود، شخصیتی به شدت درست پرداخت شده است که بیننده را از اول با خود و مصائب زندگی‌اش همراه می‌کند و در هر لحظه از دو ساعت فیلم مخاطب پا به پای او از بدبیاری‌هایش حرص می‌خورد و هنگام خروج از سینما نیز، با دردی افزون بر مشکلات خویش، سینما را ترک می‌گوید.

البته شاید برخی به این همه اعصاب خردکن بودن قصه و معمایی بودن سبک آن همچون آثار دیگر فرهادی خرده گرفته و قهرمان را تافته‌ جدا‌بافته‌ای از دیگر فیلم‌های او ندانند، اما باید گفت سبک کاری فرهادی پرداختن به موضوعات ساده اخلاقی و تقابل آنان با یکدیگر است درست همانطور که دغدغه سعید روستایی پیرامون نمایش فقر و اعتیاد بوده است.

درواقع نقطه عطف کارهای فرهادی همین عمق دادن و پیچیدگی مرحله‌ای بحران اصلی است که در طول فیلم مرحله‌ به‌ مرحله و منطق‌پذیر پیش رفته و پای ذهن مخاطب را به آرامی در منجلاب بحران قصه پایین می‌کشد.

در قهرمان مشخص نیست کدام شخصیت (رحیم یا طلبکارش) درست می‌گویند چراکه طرز فکر هر دو، چه رحیم که فکر می‌کند می‌توانست دزدی را انتخاب کند و نکرد و چه طلبکارش که انجام کار درست را وظیفه هر انسان دانسته و دیگر تمجید و تقدیر از وظیفه را بی‌مورد می‌داند، هر دو از نگرش‌های درست اخلاقی‌اند که مخاطب را در چالشی میان انتخاب این دو محصور کرده و فراتر اندیشیدن از باورهای شخصی را به بیننده یادآور می‌شود.

فرهادی پیش از این نیز در درباره الی با تقابل دروغگویی و حفظ منافع شخصی یا راست‌گویی و افتادن در مخمصه، و در فروشنده با رویارویی دو موضوع ناموس‌پرستی یا عفو و گذشت، نشان داده بود فارغ از ساخت اثری برای نمایش، به دنبال عیان کردن چیز دیگری برای مخاطبین خود است و باز بودن پایان فیلم‌های او نیز شاید به همین خاطر باشد که محتوای حین فیلم بسیار مهم‌تر از نتیجه حاصل از آن است.

البته پایان‌بندی قهرمان به شدت زیبا بود چراکه در نظر بیننده و با نمایش درب باز زندان و حضور زندانی‌ آزاد شده از بند در طرف دیگر درب و البته حال خوب شخیت اصلی داستان، می‌توان اینطور برداشت کرد که، بعد از رسوایی‌ها و مصیبت‌های وارده به زندگی رحیم، او در آخر قصه با تغییر ظاهری و باطنی‌، قهرمانی در زندگی خود است که درهای خوشبختی و رهایی نیز به او نزدیک است.

با وجود همه این محاسن هر کاری از عیب خالی نیست. نمی‌توان منکر شد که فیلم قهرمان آن هم بعد از تجارب مختلف فرهادی، از بولدترین آثار آن است اما می‌توان اقرار کرد که هنوزم فیلم‌های او سر و گردنی از بقیه فیلم‌های سینمایی بالاتر است.

برای دیدن سانس‌ها و خرید بلیت کلیک کنید

نقد سایر فیلم‌های داخلی و خارجی را در این لینک بخوانید.

پایان پیام

نویسنده:  هانیه شریعتی

خرید عروسک از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

خروج از نسخه موبایل