سفال های نیشابور و یادآوری گذشته تابناک ایرانیان

سفال های نیشابور و یادآوری گذشته تابناک ایرانیان

به گزارش گلونی گذشته چراغ راه آینده است.

تا زمانیکه ملتی تاریخ خود را نشناسد، چه جای امید که برای آینده‌اش تدبیری بیندیشد؟

چراکه وضعیت حال یک سرزمین بسان حلقه‌های یک زنجیر طولانی به گذشته‌اش متصل است و بی‌شک از آینده نیز منفک نخواهد بود.

تاریخ خود مؤید این مطلب است که هرگاه انسان‌هایی نسبت به سرگذشت مملکت‌شان نامهربان و نامأنوس بوده‌‌اند، محکوم شده‌اند به از دست دادن عزت ملی و فرهنگی و بی‌هویتی!

از این جهت در این سلسله نوشتارها قصد داریم عزت و هویت ایرانی و ملی را در لابه‌لای صفحات خاک گرفته تاریخ جستجو کنیم.

قسمت چهارم- سفال های نیشابور

تل خاک و خرابه‌هایی که اطراف شهر نیشابور امروزی باقی‌ مانده است، در روزگاری دور شهری بود که همتایی زیر نور افشانی خورشید جهان‌افروز نداشت.

شهری که «ابوعبدلله محمد بن احمد مقدسی»، جغرافیدان و جهانگرد قرن چهارم، در کتابش به نام «أحسن التقاسیم فی معرفه الأقالیم» درباره‌اش نوشته است: «شهری است که بهترین‌ها در آن گرد آمده‌اند و همپایه‌ای برای آن نمی‌توان سراغ گرفت. در دشتی گسترده‌ ساخته شده و بناهای آن از گل است».

منظور از شهر بی‌مانند روزگاران دور ایران زمین، «نیشاپور» است که بعد از سیطره حاکمان مسلمان، «نیشابور» و در این دوران از آن به «نیشابور کهن» یاد می‌کنیم.

همان گلی که مقدسی در ساخت خانه‌های نیشابور کهن دیده بود و در کتابش از آن نام برده بود، اساس صنعت و هنر پر آوازه‌ای را در دوران خود بنیان نهاد.

«سفالگری»، صنعتی که در گذشته بیشتر در خدمت تولید وسایل زندگی روزمره مردم بود و در نیشابور کهن نه تنها به هنری بی‌بدیل مبدل شد بلکه سبکی هنرمندانه را در تولید سفال، به نام خود ایجاد نمود.

سبک سفال نیشابور، الهامی است هنرمندانه از سادگی نقوش سفال چینی، تلفیقی‌ است زیبا از تزئینات خط کوفی، نگاهی است خلاقانه به رنگ‌ها و طرح‌های سفال سامراء و جان‌بخشی دوباره‌ای است به طرح‌های فراموش شده سینی‌های ساسانی که با روش‌های نوین آن زمان در تهیه لعاب، توانست بر بلندای تاریخ صنعت و هنر جایگاهی خاص برای خود فراهم آورد.

محسن ظهوری از عصر ایران گزارش می‌دهد:

نماشای گلونی را دنبال کنید

نیشابور پیش از حمله اعراب به ایران و در زمان سلسله ساسانیان، به لحاظ صنعت و سیاست و فرهنگ و هنر بسیار مهم تلقی می‌شد به طوری‌که یکی از مراکز ضرب سکه ساسانی، بوده است.

در دو قرن اول سیطره حاکمان مسلمان در ایران، یعنی حکومت بنی امیه و بنی عباس، نیشابور کم و بیش عظمت و شکوه و جلال گذشته خود را حفظ نمود، اما با آغاز اولین حکومت ایرانی در خراسان بزرگ، نیشابور «تختگاه» سلسله طاهریان شد و مرکز سیاست و فرهنگ.

در این دوران تنها چیزی که از هنرمندی‌ هنرمندانش به چشم می‌آمد، سفالگری با سبک مخصوص به خود بود که امروز آن را با نام سفال نیشابور می‌شناسیم.

با به پایان رسیدن سلسله طاهریان و آغاز کار صفاریان، باز هم نیشابور بود که مرکز حکومت واقع شد.

در زمان سامانیان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان نیز، نیشابور کهن همچنان شهری مهم بود تا سپاه چنگیز بر آن تاخت و ویرانه‌اش کرد.

در واقع هیچگاه شکوفایی نیشابور کهن، محدود به یک یا دو قرن نبوده است. از این جهت هنرش همواره بالیده است و به اوج شکوه و جلالش دست یافته است.

آنچه امروز از سفال نیشابور کهن به یادگار مانده است شامل کاسه‌ها، قدح‌ها و بشقاب‌هایی است با نقش‌هایی زیبا و کم‌نظیر که نخستین بار در سال ۱۳۱۴ با کاوش‌های‌ موزه «متروپولیتن» به دست آمده است.

در همان ایام «چارلز ویلکینسون» کتابی با عنوان «سفال نیشاپور» منتشر نمود و در آن سفال‌ها را از نظر جنس و نقش و لعاب به چند دسته تقسیم کرد.

تحقیقاتی که هرگز متوقف نشد و توسط باستان‌شناسان دیگر به خصوص «سیف‌اله کامبخش‌فر» ادامه یافت.

گرچه نیشابور کهن با حمله مغول، به تلی از خاک بدل گردید اما در دل این خاک تیره، گذشته تابناک ایرانیانی نهفته است که با هر بار کنکاش تنها گوشه‌ای از آن درخشش بر ما رخ می‌نماید.

پایان پیام

نویسنده: بهاره حاصلیان

خرید از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

کد خبر : 250828 ساعت خبر : 9:00 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=250828
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات