برنامه خندوانه قربانی فقر متن و ناتوانی مدیریت است
هر چه از خندوانه میگذرد، ناتوانی متن و مدیریت بیشتر احساس میشود.
به گزارش گلونی تلویزیون، ترکیبی از دیدنیها و شنیدنیهای متناسب و هماهنگ است.
رنگارنگی تصاویر در خندوانه، مانند گذشته – و نه بیشتر یا بهتر از پیش – چشمآزار نیست. اما مخاطب، در کنار تصاویر، چه چیزهای مفید و خلاقانهای را میشنود؟
خندوانه از نبود خلاقیت و زاویه دید تازه در نویسندگی رنج برده و قسمت به قسمت، بیشتر به سطح میآید.
جدای از حرفهای جنابخان – که بیشتر حاصل بداههگویی او است و در دوره تازه از ملاحتاش کاسته شده – در سایر بخشها از جمله مرد میانسالی که با رامبد جوان کلکل میکند، هیچ شیرینی و جذابیتی ندارد.
حرف و شوخیهای تکراری و غیر قابل باور، زیادهگویی و تلاش برای خودنمایی در بازی، نداشتن خلاقیت و به کارگیری مزههای نخنما از جمله دلایلی است که مخاطب را پس میزند.
به ویژه که در فصلهای گذشته، تماشاگر با شیطنتهای بایرام و سایر تیپ-شخصیتهایی که نیما شعباننژاد ارائه میداد ارتباط خوبی برقرار میکرد.
از سویی نگارنده تردید دارد که اصوات خندهای که میان مزههای سست مرد میانسال شنیده میشود واقعی باشند.
احتمال میرود کارگردان از صدای خنده برای تقویت فضا و جبران فقدان نشاط در برنامه استفاده میکند.
یکی از نمونههای ضعیف و بیجان بودن نویسندگی در برنامه خندوانه، دستمایه قرار دادن تمسخر اندام و قیافه آدمهاست.
رویدادی ناپسند که در یکی از برنامههای اخیر مشاهده شد.
مرد میانسال و رامبد جوان بر سر اینکه فلانی و بهمانی چه قیافهای دارند کل میاندازند.
جوان نشان میدهد که برای ایشان سخت است که بگوید مرد میانسال زشت است.
زمانی که کمدی از عمق انتقال یک حرف مهم به سطح مسخره کردن بینی و چشم و ابرو و قد و قواره برسد، مرده است و جز لودگی و ناسزا چیزی برای گفتن ندارد.
با این خندوانه، از شبکه نسیم، چیزی باقی نمانده و عملا دارد برای نجات، دست و پا میزند.
خندوانه قربانی مدیریت مصرفی، به دور از خلاقیت و سیستم کارمندی بدون تخصص شده است.
نه نسیم آن نسیم است و نه خندوانه آن خندوانه
پایان پیام
نویسنده: نیما نعمتی زاده
خرید عروسک از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید
چرتي ديگر از گلوني كه فقط دو تا صندلي و يه مهمان تكراري و چند سالته عاشق شدي يا نه رو ميپسنده چون اونا خلاف خندوانه اي ها سبيل دوستان رو چرب كردن