گلونی

رمان وایولت؛ هرگز با غریبه ها دوستی نکن

رمان وایولت؛ هرگز با غریبه ها دوستی نکن

رمان وایولت؛ هرگز با غریبه ها دوستی نکن

رمان وایولت؛ هرگز با غریبه ها دوستی نکن

به گزارش گلونی «وایولت» تریلری است جنایی که معماهایش امان نمی‌دهند آن را زمین بگذاری، این بهترین توصیفی است که می‌توان از رمان خانم‌ هالیدی ارائه کرد.

این رمان با داستانی کوتاه و قدرتمند آغاز می‌شود که خواننده را مدهوش تصاویر بدیع و عجیب و غریب خود می‌کند و پس از آن او را در دل داستانی بلند و پرکشش وارد می‌کند.

رمانی جذاب و خواندنی که در اصل یک سفرنامه است. سفرنامه‌ای که از چین آغاز می‌شود و بعد به مغولستان و روسیه و آلمان ختم می‌شود.

سفری با دو همسفر غریبه در قطار: وایولت و كرى. همسفرهایی که نویسنده وظیفه‌ای سخت بر عهده آنها گذاشته است و آنها هم به خوبی از پس آن برآمده‌اند: شگفت‌زده کردن خواننده از تغییرات آهسته ولی دائم رفتاری.

به نظرم قطار یکی از نکته‌های موثر این رمان است که در ادامه به دلایل آن هم اشاره می‌کنم.

بی شک سفر با قطار بسیار جذاب است وقتی هم که با معماهای بسیار، قصه‌پردازی شود جذابیتش چند برابر می‌گردد.

قطار به نویسنده ظرفیت‌های دراماتیک متعددی هدیه می‌دهد که مهمترین آنها آشنایی با افراد متفاوت در مدت زمان محدود بالقوه داستانى است.

می‌توان فیلم‌ها و داستان‌های متعددی را مثال زد که از این ظرفیت عالی بهره گرفته‌اند و بهترین نمونه آن «قتل در قطار سریع‌السیر» آگاتا کریستی است.

در «وایولت» نیز این اتفاقات رخ داده است؛ اتفاقات در قطار بسیار فکر شده و سلسه‌وار پیش می‌روند و هیچ کدام بی‌حساب  و کتاب رخ نمی‌دهند.

بی‌جشک حضور مسافران و دیگر شخصیت‌ها و آمد و رفت آنها کمک شایانی به پیشبرد خط داستان کرده‌اند.

به عنوان نمونه می‌توان به بازی‌ای اشاره کرد که میانه رمان كد‌هایى از بخش نهان شخصیت‌ها می‌دهد.

شركت‌كنندگان در این بازى باید رازها و زشت‌ترین اعمال زندگی خود را با صداى بلند به رقبای خود بگویند!

بازى با هدف تفنن و سرگرمى آغاز می‌شود و با دلخوری‌های عجیب نیمه‌کاره می‌ماند.

اینجاست که نویسنده به صورت آشکار این جمله را در ضمیر خواننده‌اش فریاد می‌زند: «هر كس چیزى براى پنهان كردن دارد!».

ابتكاراتى این چنین توسط نویسنده در خلق لحظات آنى، به خواننده فرصت استراحت‌هایی كوتاه ولی موثر را می‌دهند. بله، سرک كشیدن به زندگى غریبه‌ها بسیار سرگرم‌کننده است.

هالیدی در «وایولت» با بهره‌گیرى از تمام امكاناتی که دارد، توانسته است خواننده را همسفر خود كند. جنس داستان به خاطر ژانرش، یعتی تریلر روانشناسانه، بسیار پركشش است اما نکته اینجاست که فقط ذات هیجانى ژانر باعث جذابیت آن نشده است.

دنیاى كمتر شناخته شده موجود در رمان و ایجاد زمینه‌های آشنایى مخاطب کتاب با آیین و رسوم ملل گوناگون نیز در این امر بسیار موثر است.

چنین هوشمندی از سوی نویسنده باعث می‌شود که چنان مناظر و لحظات نابی به سرعت از جلوی دیدگان خواننده بگذرد که شاید هیچگاه تا پایان عمر فرصتی برای تجربه زیستی‌اش نیابد. مگر چند نفر می‌توانند به عنوان گردشگر، تجربه سفر به کشوری چون مغولستان را پیدا کنند؟

داستان با پیشرفت خود اطلاعات را به صورت قطره‌چکانی به خواننده‌اش می‌دهد ولی او را در اندازه‌اى وسیع دچار دلهره و اضطراب می‌کند. البته نه آنقدر که او را از نفس بیندازد؛ زیاده‌روى در به‌ وجود آوردن ترس و دلهره می‌تواند عاملی بازدارنده برای دنبال کردن رمان از سوی مخاطبش باشد ولی هالیدی با هوشمندی از آن عبور کرده است.

او توانسته است بی هیچ شلختگی با ماجرایی دارای چفت و بست مناسب از تمام فراز و فرودها و لحظات شوک‌آور به خوبی بیرون بیاید.

جدای از بحث دلهره، جنبه‌های روانشناسانه رمان نیز در موفقیت آن بسیار موثر است.‌

هالیدی توانسته است با اطلاعات محدودی که از شخصیت‌ها و وضعیت خانوادگی آنها ارائه می‌دهد، علل رفتارهای روان‌پریشانه آنها را به خوبی برای خواننده خود توجیه کند.

از سوی دیگر هوشمندی نویسنده از استفاده از ابزار ایمیل برای معرفی شخصیت «کری» اولاً باعث ایجاد زمینه‌ای برای به روز بودن داستان با بهره‌گیری مناسب روایی از فضای مجازی و مسئله عدم امنیت آن شده است و دوم اینکه موفق شده تا بدون حجیم نمودن رمان خود، ضمن نزدیک شدن به دیگر کاراکتر اصلی داستان، او را به خوبی به خواننده‌اش معرفی کند.

هالیدی با هنرمندی بسیار با حفظ فاصله‌اش از شخصیت اصلى و حتى فرعى داستان، در ایجاد حس بی‌طرفی در خواننده بسیار خوب عمل کرده است و با شیوه نگارش خود از ابتدای رمان مدام به او هشدار می‌دهد: «از قضاوت شتابزده بپرهیز.»

قصه چنان پیش می‌رود که علیرغم جرم‌های آشکار شخصیت اصلی داستان، باز هم مخاطب او را قضاوت نمی‌کند و نگاهی منطق‌مدار به اعمال او دارد.

نکته بعدی در خصوص این کتاب، ترجمه آن است.

بی‌شک ما در وایولت با رمانی کاملا زنانه طرف هستیم برای همین کار مترجم به عنوان یک مرد، برای نزدیک شدن به شخصیت‌ها بسیار مشکل بوده است که به نظر به خوبی از عهده آن برآمده است.

دیگر اینکه در رمان وایولت آنقدر با ترجمه سلیس و روانی روبه‌رو می‌شویم که گاهی فراموش می‌کنیم با رمانی از زبان دیگر روبه‌رو هستیم. مترجم، «حسین مسعودی آشتیانی» با مهارت توانسته است ضمن حفظ ریتم متغیر داستان که از قواعد ژانر آن است، متنی جذاب و خواندنی را به خواننده خود ارائه دهد.

هنر‌ هالیدی در«وایولت» این است که بدون آنکه گوش خواننده امروزی را از پند و اندرزهای مرسوم پر کند و او را به صورت گل‌درشت نصیحت کند، با امکانات وسیع داستانی و عبور مناسب از برخی خط قرمزها، بی هیچ ادعایی به او درس زندگی دهد و تجربه‌ای گرانقدر را به صورتی تقریبا رایگان در اختیار او بگذارد. اینکه: با غریبه‌ها دوستی نکن!

می‌توانید این کتاب را از این لینک تهیه کنید

معرفی سایر کتاب‌ها را اینجا بخوانید

پایان پیام

نویسنده: گیسا حافظی

خرید عسل از سایت‌های معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید

خروج از نسخه موبایل