نقش هرکول بر بیستون چگونه یافت شد؟
به گزارش گلونی چه بسیار شاهان نامداری که زیر این چرخ نیلوفری روزگار سپری کردهاند و حالا هیچ نام و نشانی از آنها وجود ندارد.
بسا فرمانروایانی که خاک سرزمینهای زیر سلطهشان را به توبره کشیدهاند و بر باد دادهاند و حالا قرنهاست که چرخ گردون، خاک پیکرشان را بر باد داده و آثار وجودیشان را از صفحه هستی میزداید.
حالا آنچه برای ما در این ایام به یادگار مانده است، گفتارهای حک شده همان قدرتمندان است از فتوحاتشان، قبرهایی با اجساد پوسیدهشان و یا اشیاء و آثار هنری که همراه پادشاه به خاک سپرده شدهاند.
چارهای نداریم که ردپای فرمانروایانی را که روزگاری زمین زیر سم اسبان تندروشان میلرزید را در لابهلای سنگها بیابیم و تفسیر کنیم.
نوشتارهای تاریخی را روزهای یکشنبه و سهشنبه در گلونی دنبال کنید.
قسمت چهاردهم- نقش هرکول یونانی بر بیستون
سال ۱۳۳۷ در عملیات ساخت جاده همدان به کرمانشاه، در محوطه «بیستون» زیبا به ناگاه شانههای پیکرهای تنومند، سر از دل خاک بیرون آورد. یک تیم باستانشناسی به سرپرستی «علی حاکمی» به محل اعزام و تندیس از خاک بیرون آورده شد.
گرچه تمام عملیات با دقت صورت گرفت اما تندیس سر نداشت و دست چپش هم قطع شده بود، به مرور با یافتن سر و دست و الحاق آن به پیکره، مردی رستمگونه به طول حدوداً یکونیم متر رخ نمایان نمود.
نقش برجسته بیستون، هیکل مردی است قویاندام و برهنه که بر آرنج دست چپ خود با پیالهای در همان دست، لم داده و دست راستش را بر زانوی پای راست به نشانه قدرت و آسودگی از پیروزی، گذاشته است.
آنچه در نگاه نخست به ذهن میآمد، این بود که پیکره یافت شده در دل بیستون، جایی در کنار محوطه کتیبه داریوش هخامنشی که شهرتش عالمگیر است، باید رستم ایرانی باشد.
اما کتیبهای که پشتسر تندیس قرار داشت، راز او را برملا کرد. کتیبه به خط یونانی است و گرچه نوشتهای مبهم دارد، اما نام مرد را «هرکول» مینامد.
به این ترتیب طبق نوشته کتیبه، پیکره مرد تنومند، هرکول یونانی است. نامآورترین پهلوان اساطیر یونان، پسر زئوس خدای خدایان که در نخستین آزمون خود شیر نری را کشت و پوستش را از تن درید.
نقش هرکول بر بیستون
محسن ظهوری از عصر ایران گزارش میدهد:
نماشای گلونی را دنبال کنید
این تندیس را به مناسبت پیروزی سپاهی از «سلوکیان» بر سپاه «اشکانیان» در اوایل شهریورماه سال ۱۵۳ پیش از میلاد، یعنی حدود ۲هزار و ۱۸۰ سال پیش، و دقیقاً در زمان اوج درگیری بین اشکانیان به رهبری «مهرداد اول» و سلوکیان به رهبری «دیمتریوس دوم» ساختهاند.
جنگهای پیدرپی که در آغاز، سلوکیان توانستند مناطقی از خاک اشکانیان را اشغال کنند اما در نهایت سپاه مهرداد اول، سلوکیان را شکست داد و احتمالاً تندیس هرکول نیز در طی یکی از این پیروزیها توسط یونانیان بر دل کوه حک شده است.
نکته قابل تأمل دیگر این است که اشکانیان پس از پیروزی بر سلوکیان، تندیس هرکول را از بین نبردند و آن را همچنان حفظ کردند.
در واقع دلیلی برای از بین بردن تندیس نمیدیدند چراکه آنها به فرهنگ و هنر یونانی علاقهمند بودند و حتا بر سکههایشان خط یونانی دیده میشود. تندیسهای دیگری هم از هرکول در دوره اشکانیان ساخته شده که یکی از نمونههای آن در موزه شوش قرار دارد.
پشت سر تندیس هرکولی که بر بیستون لم داده است، درختی است که کماندان و تیردانی از آن آویزان شده و کنارش هم گرز بزرگی به چشم میخورد.
احتمال دادهاند درخت پشت هرکول زیتون است که برای یونانیان مقدس بوده و هرکول هم گرزش را از آن ساخته است.
پایین تندیس نیز نقشی از یک شیر غران، کنده شده. در ابتدا نقش را پوست شیر توصیف کردند که هرکول بر تخت خود آویزان کرده، اما پژوهشگران در بررسیهای بعدی خود به این نتیجه رسیدند که این شیر همزمان با هرکول حکاکی نشده و نقشی قدیمیتر از آن است، زیرا خمیدگی کمر شیر از بین رفته و معلوم شد، بعدها نقش هرکول روی نقش قدیمی شیر حک شده است.
گر چه گذشتگان، تندیس هرکول را قرنها حفظ کردند تا به عصر ما برسد اما هرکول بیستون با ژست لمیده و آسودهاش بعد از کشف، هیچگاه از گزند سودجویان سالم نماند.
چندبار سرش را دزدیدند که هربار پیدا شد و نهایتاً کارشناسان میراث فرهنگی مجبور شدند سر را در موزه نگه داشته و مولاژی از آن به جایش نصب کنند. پس از انقلاب نیز، پیاله در دست او را خراب کردند که تا جای ممکن مرمت شد.
با وجود تمام این نامهربانیها، هنوز که هنوز است هرکول یونانی بر دل بیستون زیبا، جایی که در فرهنگ و ادبیات ایرانی یادآور عشقهای اساطیری است، همچنان آرام و آسوده لم داده و به روبهرو خیره شده است.
قسمتهای قبل را از این لینک مشاهده کنید
پایان پیام
نویسنده: بهاره حاصلیان
خرید عسل از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید