گلونی

رونق بازار لوازم چوبی با چوب بلوط پیر و کهنه

رونق بازار لوازم چوبی با چوب بلوط پیر و کهنه

رونق بازار لوازم چوبی با چوب بلوط پیر و کهنه

رونق بازار لوازم چوبی با چوب بلوط پیر و کهنه

به گزارش گلونی، روزنامه جام‌جم درباره رونق بازار لوازم چوبی با چوب بلوط پیر و کهنه، مصاحبه‌ای با دو فعال محیط زیست (رضا ساکی و جواد قارایی) انجام داده است که در ادامه می‌خوانید:

ایران با وسعتی که دارد، یکی از زیباترین جغرافیای جهان است. اگر می‌گویید: «با چه جمله تکراری نوشته‌ات را شروع کرده‌ای!» باید بگویم این جمله سال‌های زیادی تکرار شده و به پرتکرارترین جمله درباره ایران تبدیل شده است اما راستش را بخواهید چه فایده. ایران آن‌قدر پهناور است که در فصلی مانند زمستان می‌توان بهار را در جنوب آن دید.

وقتی دمای هوای اردبیل زیر صفر است و پر برف، چابهار، بهار است و هوایش معتدل. ایران هم کوه دارد هم جنگل، هم دریا، هم اقیانوس، هم کویر، هم دشت و هم بیابان.

سرزمینی مثل ایران با این‌ همه تنوع جغرافیایی، اقلیمی و زیستی در دنیا انگشت‌شمار است. ایران جایی است که زیباترین جنگل‌ها را دارد.

جنگل‌های هیرکانی در شمال ایران بیش از چهار میلیون سال قدمت دارند. جنگل‌های حرا در جنوب از معدود جنگل‌های آبی جهان هستند.

حرف از جنگل شد، در تقویم نوشته‌اند سال ۴۱ در چنین روزی جنگل‌های ایران ملی شدند، این موضوع می‌توانست یکی از نادرترین اتفاقات دنیا باشد و مردم را بسیار خوشحال کند و آن‌ها را وادارد که مثل چشمان‌شان از جنگل‌ها مراقبت کنند اما چنین نشد و اصلا انگار نه‌ انگار که جنگل‌ها مال خود ماست و باید مثل اموال شخصی‌مان از آن‌ها محافظت کنیم.

با رضا ساکی، فعال محیط زیست که اصالتا به لرستان تعلق دارد هم‌صحبت شدم تا برایمان از اوضاع جنگل‌های زاگرس و بلوط بگوید که شنیده و دیده می‌شود در معرض نابودی است.

نیاز است، نه دشمنی

به ساکی می‌گویم، چند سالی است کاسبان زغال به جان درختان بلوط زاگرس افتاده‌اند و این درختان را می‌سوزانند تا زغال مرغوب تهیه کنند.

این کار همچنان ادامه دارد؟ می‌گوید: «الان دیگر کاسبی به راه دیگر رفته است. درختان بلوطی که مانده‌اند، بریده و به چوب و الوار تبدیل شده و فروخته می‌شود به میز و صندلی‌سازان. همان‌هایی که در اینستاگرام و توییتر تبلیغ لوازم چوبی با چوب بلوط پیر و کهنه را می‌کنند به جان درختان زاگرس افتاده‌اند.

محلی‌ها درختان را قطع می‌کنند و چوبش را می‌فروشند، نه این که نمی‌دانند این درختان چقدر ارزشمندند و جنگل‌های زاگرس باید حفظ شود و… آن‌ها مجبورند برای بقا و زندگی به این کار دست بزنند. وقتی مردم محلی و روستاییان در امرار معاش مشکل دارند، دیگر به این فکر نمی‌کنند که درخت باید حفظ شود.

مردم شغل ندارند که از آن پول دربیاورند و به درختان نگاه می‌کنند و با خودشان می‌گویند این پول‌ها روی زمین باشد، آن‌وقت زن و بچه من گرسنه باشند و در سرما بلرزند. امسال سرما به لرستان زد و برف و کولاک آن‌قدر شدید بود که دسترسی بیش از ۱۲۰۰روستا با شهرها قطع شد.

گاز به شدت افت کرد و برق قطع شد. روستایی در برف و سرما مانده مجبور است درختان را قطع کند و با آن آتش روشن و خودش و خانواده‌اش را گرم کند تا تلف نشوند. این سبک زندگی از دهه ۲۰ آغاز شد و در دوره قاجار و پهلوی ادامه پیدا کرد و به امروز رسید.

هر زمان شرایط اقتصادی سخت می‌شود، مردم به جان درختان می‌افتند، نه از روی دشمنی یا نادانی، از روی نیاز. درختان بلوط تک‌تنه که تقریبا از بین رفته‌اند و بلوط‌های شاخه‌زاد مانده‌اند که آن‌ها هم در معرض نابودی هستند.

شرایط بحرانی است

مراتع آن‌قدر استفاده شده‌اند که دیگر قوت سیر کردن دام‌ها را ندارند. برای همین دامدار مجبور است بعد از این که دام‌های خود را از چرا آورد در آغل آن‌ها را تغذیه کند تا پروار شوند. برای تغذیه آن‌ها از میوه درخت بلوط و گاهی شاخه‌های نازک آن‌ها استفاده می‌کند.

وقتی بلوط نباشد، حیوانات وحشی که از این میوه استفاده می‌کنند به مرور کم می‌شوند و دیگر حیوانی نمی‌ماند که سبب شود بلوط به شکل طبیعی زیاد شود. بز در لرستان زیاد است، حیوانی که عاشق بلوط است و برای خوردن آن از درخت بالا می‌رود و تا آخرین بلوط را هم می‌خورد.

دامداری و از بین رفتن مراتع یکی از دلایل اصلی از بین رفتن جنگل‌هاست. گاهی دامداران و کشاورزان جنگل‌ها را تعمدی آتش می‌زنند تا آن‌ها را به زمین کشاورزی و مرتع تبدیل کنند. همه این‌ها‌ زمانی رخ می‌دهد که زیرساخت‌های کشاورزی و دامداری درست نباشد.

اگر هر دوی این‌ها‌ که حیات مردم بومی لرستان و زاگرس‌نشینان به آن‌ها متصل است به سمت صنعتی شدن و مدیریت درست پیش می‌رفت، الان شرایط هیچ‌کدام بحرانی نبود. برخی از حافظان محیط زیست مدتی است کاشت بلوط را ترویج می‌کنند و می‌گویند اگر امروز بلوط بکاریم، چند سال دیگر به درخت تبدیل می‌شود اما من با این کار موافق نیستم، چون آن‌قدر زمین‌های زاگرس و لرستان از بین رفته و شرایط نا به سامان است که دیگر درخت بلوط رشد نخواهد کرد.

بزها بلوط‌ها را از زمین درمی‌آورند و می‌خورند. مگر این که در شیب‌های مناسب کاشته شود که حتی بز هم نتو‌اند به آن‌جا راه پیدا کند، چه برسد به انسان. به نظرم باید اصولی کار کرد و اراده‌ای قوی وجود داشته باشد تا جنگل‌های زاگرس را احیا کرد.

اول باید معیشت مردم درست شود و اوضاع اقتصادی‌شان و بعد زمین‌ها، شیب‌ها و کوه‌ها احیا شده و از آن‌ها محافظت شود. اگر چنین شود شاید بتوان امیدوار بود سال‌های آینده اتفاقات خوبی رخ بدهد اما الان چشم‌انداز روشنی ندارد.»

دولت‌ها مقصر اصلی هستند

جواد قارایی، مستندسازی است که تقریبا به همه نقاط ایران سفر کرده و محیط زیست ایران را دوست دارد و دلش برای آن می‌سوزد و حیفش می‌آید طبیعت زیبای ایران نابود شود. او می‌گوید: «در سفرهایم دیده‌ام چگونه برای ساخت راه، جنگل‌ها را از بین برده‌اند.

در لرستان جاده ساخته‌اند اما حتی آن‌قدر همت نداشته‌اند که اطراف جاده و کوه را که تیغ زده‌اند، درست بسازند. کوه‌های سنگی اطراف جاده ریزش کرده و کلا منطقه از بین رفته. نابودی کوه مثل دومینو است، یک سنگ که در برود و درختی که روی آن است، بیفتد و ریشه‌اش متلاشی شود به دیگر سنگ‌ها و ریشه درختان دیگر هم می‌رسد و پوشش درختی و گیاهی منطقه از بین می‌رود.

دولت یکی از اصلی‌ترین پایه‌های نابودی جنگل‌هاست. جنگل‌های هیرکانی شمال به دپوی زباله تبدیل شده! وقتی در نوار باریک شمال اجازه ساخت و ساز بسیار دادند و تراکم انسان در آن‌جا زیاد شد به این فکر نمی‌کردند که این همه آدم زباله تولید می‌کنند و این زباله‌ها باید به روش درست یا از بین برود یا بازیافت شود و الان مانده‌اند که زباله‌ها را چه کنند.

آن‌ها را در جنگل‌ها رها می‌کنند و این یعنی فاجعه. جنگل‌های حرا در جنوب کشور و در قشم تقریبا از گزند و آسیب در امان مانده‌اند، چون ریشه در آب دارند و هنوز آدم‌ها نتوانسته‌اند از تخریب آن‌ها سود ببرند.

البته شنیده‌ام برخی از دامداران محلی شاخه‌های این درختان را برای تغذیه دام‌های خود قطع می‌کنند که این هم به مرور اگر مدیریت و جلوی آن گرفته نشود به فاجعه تبدیل می‌شود.»

پایان پیام

ایرانی‌ها چه دغدغه‌هایی دارند؟
اینجا را ببینید

خروج از نسخه موبایل