کتاب تاریخ بی خردی؛ روایت بی خردی که زمان و مکان نمی شناسد
به گزارش گلونی میگویند که تاریخ را فاتحان نگاشتهاند. پس حتما پر است از دروغ. شاید برای همین است که تاریخ را هیچگاه جدی نگرفتیم. نه در مدرسه، نه در زندگی و نه حتی در تقویمهایمان. حتما شنیدهاید که میگویند «ملتی که تاریخ خود را نداند، محکوم به تکرار آن خواهد بود.»
واقعیت این است که تاریخ مدام در حال تکرار هست؛ با همه راست و دروغهایش. تاریخ پر است از حاکمانی که دچار توهم رسالت میشوند و با کمعقلی خود جان انسانها را میگیرند و ورق زندگی زندگان را به آتش میکشند. همانها که بعدها بیشتر تبدیل به رهبرانی خودکامه میشوند تا پیامبرانی با رسالت سازندگی.
کتاب تاریخ بی خردی از تروا تا ویتنام، اثری است درخشان از باربارا تاکمن، تاریخنگار و نویسنده آمریکایی، که از بیخردیهای عجیب فرمانروایان سیاسی در طول تاریخ میگوید و چشماندازی دارد به گستردگی تروا در جهان کلاسیک تا ویتنام در جهان امروز.
محتوای کتاب را از روی عکس روی جلدش به خوبی میشود فهمید؛ مردی روی شاخهای نشسته است و دارد آن را اره میکند! ظاهرا بشر از ابتدا همین بوده. همانطور که تاکمن مینویسد: «بیخردی زمان و مکان نمیشناسد؛ بیزمان و جهان شمول است.
اگرچه عقاید و عادات هر زمان و هر مکان خاص، شکلی معین بدان میدهد؛ ارتباطی به نوع نظام ندارد، هم سلطنت ممکن است موجد آن باشد، هم حکومت یک اقلیت قدرتطلب (الیگارشی)، و هم مردمسالاری. بیخردی ویژه ملت یا طبقه بخصوصی هم نیست.
طبقه کارگر و حکومتهای کمونیستی نماینده آن، همانگونه که تاریخ دوران اخیر به خوبی نشان داد، در مسند قدرت، بخردانهتر یا کارسازتر از طبقه متوسط عمل نکردند… مسئله نگرانکننده آن است که بیخردی حکومت، اثر بیشتر بر شماری بیشتر میگذارد تا بیخردیهای فردی. از این رو حکومتها وظیفه سنگینتری دارند تا بر طبق عقل و خرد رفتار کنند.»
به گفته تاکمن، سیاستمداران تروا شاید اولین فرمانروایانی بودند که تاریخ بیخردی را به شکلی عجیب و بزرگ یادآوری میکنند. آنها که در جنگ با یونانیان پیروز قاطع میدان نبرد بودند، اسیر بیخردی خود شدند و یونانیان توانستند با اسب چوبینی که درونش پر از سرباز بود، به تروا وارد شده و جای برنده و بازنده جنگ را عوض کنند.
اما از آن سوی تاریخ که به این سو بیاییم، جنگ ویتنام را میبینیم که هم در اهداف و هم در روند آن پدیدهای سرشار از بیخردی بود. «آمریکا در ویتنام به خود خیانت میکند». «بیخردی در ویتنام در این نبود که هدفی در عین بیاطلاعی دنبال شد؛ بیخردی پافشاری در ادامه دادن راه بود بهرغم انبوه شواهد روزافزون که چنین هدفی دستیافتنی نیست.»
نویسنده معتقد است که وقتی حاکمان مبنای محاسبات خود را تصورات شخصی و نه واقعیات عینی قرار دهند، نتیجه شاید به بار آمدن یک تراژدی تاریخی باشد.
او در مقدمه نوشته است که آدمی، اگر در همه زمینهها پیشرفت کرده در سیاست به مانند سابق مانده است. سیاستمداران افرادی عقبمانده هستند که مدام اشتباه میکنند، و سیاستهایی را که مخالف منافع ملی آنان است در پیش میگیرند، به رغم آن که در گذشته بارها و بارها آن موارد تجربه شده است.
او در جای جای کتاب به این نکته توجه دارد که این گونه بیخردیها نتیجه نوعی اخلاق است که تنها در قدرت شکل میگیرد. قدرتمندانی که برخی پیشبینیها را نمیکنند، در حالی که در گذشته هم مشابهشان را تجربه کردهاند.
تاکمن سوء تدبیر در حکومت را در نتیجه چهار عامل استبداد یا ظلم و فشار، جاهطلبی بیش از حد، بیکفایتی یا انحطاط و بیخردی یا اصرار در کژاندیشی میداند.
او چهار نقطه عطف تاریخی را که بی خردی حاکمان در آنها نقشی اساسی داشت، تشریح میکند:
۱. در جنگ تروآ، اسب چوبی یونانیان را به داخل شهر آوردند و پیروزی را به شکست تبدیل کردند؛
۲. پاپهای دوران رنسانس به کشمکشهای میان دو مذهب کاتولیک و پروتستان دامن زدند؛
۳. سیاستهای انگلستان درباره مستعمرات آمریکا، در دوران جورج سوم، به جدایی آنها منجر شد؛
۴. جنگ ایالات متحده آمریکا در ویتنام بیست سال طول کشید و رؤسای جمهور آمریکا بارها و بارها در این جنگ اشتباه کردند.
تاکمن برای اجتناب از اکنونزدگی مینویسد: «سیاست نابخردانه واجد سه شرط است: اول آن که نه تنها از دید حال به گذشته بلکه در زمان خود ناقض غرض انگاشته شده باشد. این مهم است، چون هر سیاستی بر حسب آداب و رسوم زمان خود اتخاذ میشود. چه خوش گفته است آن مورخ انگلیسی که: «هیچ چیز نامنصفانهتر از این نیست که درباره گذشتگان با اندیشههای کنونی داوری کنیم. درباره اخلاق هرآنچه گفته شود، خردمندی سیاسی قطعا سیار و تغییر پذیر است.» برای احتراز از داوری بر مبنای ارزشهای امروزین، باید طرز فکر آن زمان را دریابیم و فقط در وقایعی تحقیق کنیم که زیانباری آنها به حال منافع و مصالح مردم بر معاصران آشکار بوده است.
دوم اینکه میباید راه دیگری سوای آن که پیموده شده وجود میداشته است.
شرط سوم این است که برای رهایی از مشکل شخصیت، سیاست مورد بحث باید متعلق به گروه باشد نه یک فرد حکمران، و از طول عمر سیاسی یک نفر تجاوز کند.»
تاریخ بی خردی کتابی است به روانی و جاذبه یک رمان بینظیر که اگر دستتان بگیرید تا برگه آخر رهایش نمیکنید. برنده جایزه پولیتزر، باربارا تاکمن (۱۹۱۲ تا ۱۹۸۹) تاریخنگاری است که نوشتههایش همیشه جزو پرفروشترین کتابها بوده است.
تاکمن روایتگری کمنظیر است که هدفش حفظ توجه خواننده به داستان تاریخی و رساندن مقصود است. او در جایی گفته است: «من میخواهم خوانندهام صفحه را که برمیگرداند، به آخر برساند. این مقصود موقعی حاصل میشود که روایت روان پیش برود و فرسوده در بند تحقیق و زیر بار تفصیل به گل ننشیند.»
تاکمن دانشآموخته کالج رادکلیف (وابسته به دانشگاه هاروارد) بود که در بحبوحه جنگ داخلی اسپانیا، به عنوان خبرنگار خارجی مشغول به فعالیت شد. او عضو نیروهای جمهوریخواه اسپانیا در مادرید شد و به آنها یاری رساند. مدتی در مادرید به محاصره نیروهای دشمن درآمد و بعدها در لندن برای مجله تبلیغاتی جمهوریخواهان اسپانیایی مطلب نوشت.
تکههایی از کتاب تاریخ بی خردی:
– سوء حکومت چهار گونه است و اغلب آمیزهای است از هر چهار:
۱. استبداد یا ظلم یا فشار که تاریخ چنان آکنده از نمونههای مشهور آن است که نیازی به ذکر شواهد نیست؛
۲. جاهطلبی بیشازحد، مانند جد و جهد آتن برای فتح سیسیل در جنگ پلوپونزی، یا تلاش فیلیپ دوم برای فتح انگلستان به اتکای ناوگان جنگیاش، یا دو بار تکاپوی آلمان برای تسلط بر اروپا به پیروی از پندار خودساخته سیادت نژادی، یا تقلای ژاپن بر تشکیل نوعی امپراتوری آسیایی؛
۳. بیکفایتی یا انحطاط، مثل داستان امپراتوری روم باستان و آخرین تزارهای رومانوف روسیه و واپسین دودمان امپراتوری چین؛
۴. و بالاخره بیخردی یا اصرار در کژاندیشی. این کتاب درباره تجلی ویژهای از شق اخیر است؛ یعنی پیروی از سیاستهای مغایر با منافع مردم و کشور خود.
– اگر کاردینالها شایستگی میداشتند، پاپهای شایستهتر انتخاب میکردند؛ ولی همه سر و ته یک کرباس بودند. هر شش پاپ در این شصت سال از میان همان کاردینالها برخاستند، از میان اعضای مجمع مقدس انتخاب شدند و به نوبت کاردینالهایی همرنگ خود برگماشتند. بیخردی بومی گردید، به شکل کشمکشهای کوتهبینانه بر سر قدرت و غفلت کژاندیشانه از نیازهای واقعی کلیسا درآمد و همچنین مشعلی از پاپی به پاپ دیگر سپرده شد.
– مظهر روحیه دنیوی عصر در دورهای شصت ساله، تقریبا از ۱۴۷۰ تا ۱۵۳۰، شش پاپ، پنج ایتالیایی و یک اسپانیایی بودند که یکی پس از دیگری بر آن مسند تکیه زدند و رشوهخواری و فساد و پشت پا به اصول اخلاق و آزمندی و قدرت بازی سیاسی فاجعهآمیز را به غایت رساندند.
فرمانروایی آنان مؤمنان را مأیوس کرد، آبروی دربار مقدس را برد، فریاد اصلاحطلبی را بیجواب گذارد، همه اعتراضها و هشدارها و نشانههای طغیان را نادیده گرفت و سرانجام وحدت مسیحیت را در هم شکست و سبب جدایی پروتستانها و نیمی از قلمرو پاپ شد.
نابخردی اینان و اصرار در کژروی، اگر خصومت و عناد و برادرکشیهای ناشی از آن در قرنهای بعد معیار سنجش باشد، شاید دامنهدارترین عواقب را در تاریخ مغرب زمین به وجود آورد.
این کتاب را میتوانید از این لینک به صورت فیزیکی تهیه کنید.
معرفی سایر کتابها را اینجا بخوانید
پایان پیام
نویسنده: سمیه باقری حسن کیاده
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید