تعداد جان باختگان متروپل به ۲۸ رسید
وزیر کشور از افزایش شمار جان باختگان حادثه ریزش ساختمان متروپل در آبادان به ۲۸ نفر خبر داد.
به گزارش گلونی به نقل از مهر، احمد وحیدی صبح امروز در جمع خبرنگاران در محل ساختمان متروپل اظهار کرد: «دو پیکر دیگر از جانباختگان حادثه ریزش ساختمان متروپل آبادان از زیر آوار خارج شده و تحویل دانشگاه علوم پزشکی آبادان به منظور تشخیص هویت شده است.» وی افزود: «بر این اساس تعداد جانباختگان این حادثه به عدد ۲۸ نفر رسیده است.»
فاطمه زهدی نوشت:
به جای بالا و پایین کردن اخبار داشتم به این فکر میکردم ما که باید در این دو سال اخیر و به دلیل کرونا، به شنیدن خبر مرگ عزیزان عادت کرده باشیم، به اینکه در روز ۷۰۰ نفر از مردممان در یک گوشه از این سرزمین در عرض چند ساعت به یک عدد در آمار فوتشدگان تبدیل شوند؛ اما مرگ، غمانگیزترین خبر در طول تاریخ، هیچ وقت نه به عادت تبدیل میشود و نه دردش کم.
خواستم بنویسم فرقی نمیکند کجای ایران باشد، دوست، آشنا و غریبه، هر کجا، هر که و به هر شکل که باشد درد یکی است؛ اما فرق میکرد، حداقل برای من فرق میکرد که این خبر از آبادان بود و دوباره درد از دلِ مردم دردآشنای خوزستان بلند شد و به دلِ یک ملت نشست.
غمی که بیهوا و حتی به ظاهر بیدلیل یک شهر را داغدار کرده بود، شهری که خاطره مرگ و انفجار، تخریب و دفاع را همراه خود دارد و این بار حرف از جنگ نبود، پای گناه یک فرد درمیان بود و نادیده گرفته شدن کمفروشی آن شخص و باز گذاشتن دستش برای ظلم نه به مردم یک شهر که به اعتماد یک ملت. چرا که خاطره شهادت و جنگ تنها برای این شهر و شهروندانش نبود که داغ این درد باشد و این بار هم خاطره تلخ دیگری به خاطرات ایران اضافه شد.
صحنه فروریختن متروپل با پیش زمینه صدای خش و بغضدار چاوشی که میگوید: «مظلومِ مظلومِ مظلومی» و موسیقی سنج و دمام در گوش و ذهنم مرور میشود، سعی میکنم مثل اولین واکنشها به این اتفاق با حادثه پلاسکو مقایسهاش کنم؛ به پنجشنبه و دوشنبهاش اهمیتی نمیدهم؛ چون میدانم فقط در همین دو سال گذشته، از شنبه تا جمعه تاریخ ما، شاهد اتفاق تلخی از خاطره از دست دادن عزیزان بوده است.
قدمت ساخت پلاسکو و نو ساخت بودن متروپل، آتشسوزی پیش از حادثه پلاسکو و ریزش متروپل، شهادت آتشنشانها در حین مهار آتش و مرگ مردم با خیال امن بودنِ سقف بالای سرشان، تهران و خوزستان بودن همه اینها را کنار هم میگذارم تا به نقطه اشتراکی برسم و در حال این مقایسه به وجه تسمیه متروپل که میرسم اصلا دلم نمیخواهد به این فکر کنم که هر لحظه ممکن است ساختمان مجاور هم فروبریزد و خدا عالم است چند نفر دیگر هم ممکن است زیر آوار جدید بمانند.
در پنجمین روز تفحص در پلاسکو آمار فوتشدگان ۴ نفر و در آخرین روز (روز نهم) ۲۲ نفر بود و روز پنجم تخریب متروپل اخبار مرگ ۲۸ نفر را اعلام میکند، ۲۸ نفری که انگار هر کدام یک عزیز از عزیزان همهی مردم هستند.
نمیدانم ممکن بود چند روز دیگر آواربرداری متروپل طول بکشد و چند نفر دیگر به این آمار اضافه شوند؛ اما این را هر روز میبینم و میدانم اثر روانی این فاجعه و حس غم بعد از آن به قدری هست که حتی خبر اینکه چه بلایی سر سازنده این ساختمان آمده و یا قرار است بیاید هم نه از این داغ جگرسوز چیزی کم میکند و نه دلی را خوش و فقط انتظار میرود از این به بعد در رابطه با مسببان این مصیبت بزرگ کوچکترین چشمپوشی و گذشتی در کار نباشد.
در سال ۹۵ رسانهها یکپارچه از پلاسکو گفتند و چندین ویژه برنامه برای این حادثه ضبط شد و فاجعه متروپل با پوشش رسانهای کمتر، میلیونها ایرانی را عزادار کرد.
مطالبه برخورد قاطع با متخلفان مقصر در ریزش ساختمان متروپل آبادان
پایان پیام
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید