کتاب استادان بسیار زندگی های بسیار؛ هر چیز به وقتش خواهد آمد
به گزارش گلونی تصور کنید که در انتهای زندگی دو مسیر جلوی پایتان بگذارند. یکی اینکه بروید و پاسخ اعمال کرده و نکردهتان را ببینید و دیگری اینکه برگردید و بتوانید پاسخ زندگی گذشتهتان را در زندگی دیگری در این جهان بدهید.
کدام راه را میپسندید؟
شما را نمیدانم ولی برای من که میدانم جاهایی اشتباه کردهام و جبران نکردهام، دومین راه قطعا گزینه مناسبتری است.
کتاب «استادان بسیار، زندگی های بسیار» نوشته برایان ال. وایس و ترجمه زهره زاهدی است. دکتر ال.وایس روان درمانگر و نویسنده شهیر آمریکایی که به شکلی سنتی بیمارانش را درمان میکند، در یکی از جلسات رواندرمانیاش چنان شگفتزده میشود که مسیر کار و زندگی و اندیشهاش به طور کامل تغییر میکند. و همین میشود سوژه کتابی زیبا و روان و خواندنی به نام استادان بسیار، زندگیهای بسیار.
در سال ۱۹۸۰ میلادی کاترین، در مطب دکتر وایس و در حین هیپنوتیزم، مطالبی درباره گذشته دکتر وایس و خانوادهاش بیان میکند که به هیچ شکلی قابلیت دسترسی به آنها را نداشته است.
وقتی که صحت گفتههای کاترین با مدارک مستند تایید میشود، دکتر ال. وایس به روح و بقای زندگی ارواح بعد از مرگ، معتقد میشود.
دکتر وایس با استفاده از هیپنوتیزم و بازگرداندن کاترین به زندگیهای گذشتهاش و شناسایی ریشه اتفاقات زندگی فعلی او در آنچه که در گذشته فراموش شدهاش روی داده است، او را درمان میکند و مرحله جدیدی از زندگی حرفهای خودش را آغاز میکند؛ مرحلهای که بر خلاف بخش قبلی زندگیاش پر از معناست.
به گفته دکتر وایس پس از اولین تجربه موفق او در درمان بیمارش، کاترین، با روش گذشته درمانی، او بیش از ۴۰۰۰ بیمار دیگر را نیز به زندگی گذشتهشان برگردانده است.
کتاب استادان بسیار زندگیهای بسیار درباره توالی زندگیها و نه تناسخ انسان در طول زمان است. درباره ترسهایی که ریشه در گذشته دارند و دردها و مشکلات امروز ما را رقم میزنند.
درباره اعمالی که در گذشتههای شاید دور و شاید نهچندان دور انجام دادهایم و حالا در گیر و دار قوانین الهی، یقهمان را گرفتهاند و رهایمان نمیکنند و ما چون فراموش کردهایم به دنبال دلیل اتفاقات رخ داده امروزمان در جایی دیگر میگردیم.
درباره اینکه هر عملی بهایی دارد که باید پرداخت و آنچه میرود، در واقع عیناً بازمیگردد. و درباره اینکه هر چیز به وقتش خواهد آمد؛ زندگی را نمیشود تعجیل کرد.
برایان لسلی وایس متولد سال ۱۹۴۴ در آمریکاست. او دانشجوی دانشگاه کلمبیا و فارغالتحصیل دانشکده پزشکی دانشگاه ییل است.
او تحصیلات خود را در شاخه پزشکی داخلی در مرکز پزشکی دانشگاه نیویورک کامل کرد و پس از آن مجددا به ییل بازگشت و دو سال دوره دستیاری را در رشته روانپزشکی گذراند و سپس رئیس بخش روانپزشکی مرکز پزشکی مانت سنی در میامی شد.
تکههایی از کتاب استادان بسیار، زندگی های بسیار:
– همه ما در نهایت به یک جا خواهیم رفت، هرچند با سرعتهای مختلف. هیچکس بزرگتر از دیگری نیست.
– ما به خاطر دفاع از عقیده تعداد معدودی از اشخاص میمیریم.
– عقل به کندی عمل میکند. علتش این است که دانش ذهنی که به سهولت کسب میشود، باید به دانش حسی یا ناخودآگاه تبدیل شود. به محض آنکه تبدیل شود، برای همیشه حک میشود.
– اما اگر مردم میفهمیدند که زندگی ابدی است، که ما هرگز نمیمیریم، ما در واقع هرگز متولد نشدهایم، آنگاه این ترس زایل میشد. اگر میدانستند که به دفعات زندگی کردهاند و به دفعات زندگی خواهند کرد، چه اطمینانی مییافتند! اگر میدانستند که ارواحی در اطرافشان وجود دارند که به آنها کمک خواهند کرد، و پس از مرگ به این ارواح خواهند پیوست، (از جمله ارواح رفتگان محبوبشان)، چه آسایشی مییافتند! اگر میدانستند که فرشته نگهبان وجود دارد، چه قدر احساس امنیت بیشتری میکردند!
اگر میدانستند که عمل خشونت و ظلم در قبال دیگران هم ثبت میشود و در زندگی دیگری ناچار خواهند شد تاوانش را بپردازند، چه قدر از میزان خشم و تمایل به انتقامجویی کاسته میشد! باید دانست تنها با دانش میشود به خدا رسید، تملک مادیات و قدرت چه ثمری خواهد داشت، در حالی که با مرگ فرد آنها هم تمام میشوند و برای رسیدن به خدا به درد نمیخورند، حرص و طمع و تشنه قدرت بودن، به هر حال هیچ ارزشی ندارد.
– ترس از مرگ تا چه حد نیرومند است. مردم برای اجتناب از این ترس چه راههای درازی میپیمایند: بحرانهای میانسالی، مشکلات مربوط به جوانان، جراحیهای زیبایی، وسواس انجام تمرینات بدنی، انباشتن داراییهای مادی، زاد و ولد برای حفظ نام، کوشش برای هرچه جوانتر ماندن، و غیره. ما به طرز وحشتناکی نگران مرگ خود هستیم، گاه آن قدر نگرانیم که هدف اصلی از زندگیمان را فراموش میکنیم.
این کتاب را میتوانید در طاقچه آنلاین بخوانید و یا از این لینک به صورت فیزیکی تهیه کنید.
معرفی سایر کتابها را اینجا بخوانید
پایان پیام
نویسنده: سمیه باقری حسن کیاده
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید