جایگاه ما خوب نبود اما غنیمت بود
جایگاه ما خوب نبود اما غنیمت بود
به گزارش گلونی زنان ایرانی بالاخره به ورزشگاه آزادی رسیدند.
تاریخ حضور زنان در ورزشگاهها و به ویژه آزادی تاریخی مفصل است. از استقبال از بازیکنان تیم ملی که توانسته بودند به جام جهانی ۱۹۹۸ صعود کنند تا حضور گروه فیلمبرداری «آفساید» در جریان بازی ایران و بحرین در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ پای برخی زنان به آزادی رسیده بود اما کافی نبود.
در اوایل دهه نود دختران ایرانی بارها خودشان را مانند پسران گریم کردند و به دفعات از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ برای دیدن بازیهای استقلال و پرسپولیس وارد ورزشگاه شدند. برخی بازی را دیدند و به خانه برگشتند و برخی لو رفتند و دستگیر شدند.
در ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ هم برخی زنان در ورزشگاه آزادی مسابقه ایران و اسپانیا را از تلویزیون مشاهده کردند.
در ۱۹ آبان ۱۳۹۷ هم برخی دختران برای دیدن فینال لیگ قهرمانان آسیا بین پرسپولیس و کاشیما وارد آزادی شدند.
در شهریور ۱۳۹۸ اتفاق تلخ خودسوزی «سحر خدایاری» رخ داد و افکارعمومی را غمگین کرد و بسیاری از ورزشکاران و سیاستمداران و تماشاگران به آن واکنش نشان دادند.
در ۱۸ مهر ۱۳۹۸ زنان برای اولین بار، رسماً به عنوان تماشاگر زن فوتبال به استادیوم آزادی در تهران راه یافتند تا بازی ایران و کامبوج را از نزدیک ببینند.
عاقبت اما در لیگ بیست و دوم زنان به جایگاه اصلی خود رسیدند و در بازی استقلال و مس کرمان در ۳ شهریور ۱۴۰۱ و بازی پرسپولیس و صنعت نفت آبادان در ۹ شهریور ۱۴۰۱ وارد جایگاه خود در ورزشگاه آزادی شدند.
برخی از کسانی که در این دو روز به ورزشگاه آزادی رفتند و برای نخستین بار یک مسابقه فوتبال را در ورزشگاهی بزرگ تماشا کردند برای ما از تجربهشان نوشتهاند.
این یادداشتها را در قالب یک پرونده بخوانید.
حمیده رجبپور درباره حضور در ورزشگاه نوشت:
جایگاه ما خوب نبود اما غنیمت بود
ما از قزوین داشتیم به سمت تهران میرفتیم و هیجان رسیدن به استادیوم داشت دیوونهام میکرد.
همش میگفتم خدایا یعنی بالاخره شد؟ باز شد آن دری که سالها بدون هیچ منطق قانعکنندهای بسته بود؟
بالاخره رسیدیم به آزادی، استادیومی که اینبار واقعا اسمش برازندش بود. ماشین را گذاشتیم پارکینگ و رفتیم به سمت زمین چمن.
قلبم داشت تندتند میزد. انگار که عقده چندین و چند ساله داشت از بین میرفت. ما دختران سرخ بودیم و ورزشگاهی که تا این لحظه فقط از قاب تلویزیون دیده میشد.
وقتی از تونل رفتم تو و چشمم به زمین چمن افتاد پاهایم شروع کردن به لرزیدن. رویای چندین و چند سالهام به واقعیت تبدیل شد.
گریه امان نداد، اشکهایم سرازیر شد. آنجا بود که فهمیدم هیچ دری تا ابد بسته نمیماند.
زمین استادیوم آزادی اینبار در برابر چشمانم بود و هیچ چیز مانع این دیدار نبود. شور و شوق همه آن دخترانی که سالها از دیدن تماشای مسابقه فوتبال محروم بودند، دیدن داشت.
لبهای خندان، برق چشمان و فریادهای از سر شوقی که شبیهاش در هیچجا نبود.
هرچه فکر میکنم نمیفهمم که چرا این همه سال محروم بودیم؟ هیچ چیز بدی در استادیوم ندیدم. نه رفتار بدی بود و نه لفظ رکیکی.
تنها نکته منفی جایگاه بانوان در پشت دروازه بود که آن هم غنیمتی بود بعد از ۴۳ سال محرومیت.
بازی که شروع شد همه چیز حالوهوای جدیتری گرفت. همه منتظر گل پرسپولیس بودیم که بالاخره اتفاق افتاد.
بچهها کار را تمام کردند و پرسپولیس برنده شد.
از موج مکزیکی و تشویق ایسلندی نگذریم که اجرایش خیلی هیجانانگیز بود. دقیقه ۲۴ هم تشویق کاپیتان نوروزی شور و حالی بین بانوان ایجاد کرد.
خیلیها گریه میکردند و به آسمان خیره شده بودند. انگار کاپیتان آن بالا بود و از اولین حضور زنان در استادیوم خوشحال.
بالاخره سوت پایان بازی زده شد و ما هم از ورزشگاه خارج شدیم. زنان و دختران قرمز از برد تیمشان خوشحال بودند و تا رسیدن به درب اصلی شادی میکردند و بوق میزدند.
ما هم سوار ماشین شدیم و به سمت اتوبان آمدیم. تا قزوین به این موضوع فکر کردم که رسیدن به آرزوهایمان سخت نبود و به آن رسیدیم.
کاش درب ورزشگاه تا همیشه باز بماند و تبعیضی ایجاد نشود…
در گلونی درباره فوتبال بیشتر بخوانید
پایان پیام
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید
کد خبر : 273834 ساعت خبر : 12:49 ب.ظ