گلونی

از ژوزف استالین چه می‌دانیم؟

از ژوزف استالین چه می‌دانیم؟

از ژوزف استالین چه می‌دانیم؟

به گزارش گلونی ژوزف استالین باعث تغییرات بزرگی در زندگی انسان‌های زیادی شد.

در این یادداشت نگاهی به تاریخچه زندگی ژوزف استالین خواهیم انداخت تا بهتر او را بشناسیم.

زمانی که ژوزف استالین احتمالا در ۱۸ دسامبر ۱۸۷۸ در شهر کوچک گوری در گرجستان که زیر سلطه روسیه قرار داشت، به دنیا آمد.

پدر استالینِ جوانی الکلی بود که عملا در زندگی استالین حضور نداشت. که البته همان حضور محدودش هم خالی از خشونت نبود.

ماجرای شهری که استالین در آن به دنیا آمد هم از این قضیه مستثنی نیست. شاید همین خشونت‌ها در محل زندگی‌اش بود که او در وهله اول او را از خاندان تزار بیزار کرد.

Figure موزه استالین در گرجستان

او تا حدود نه سالگی توانایی صحبت به زبان روسی را نداشت و جالب است بدانیم که تا آخر عمر هم لهجه گرجی خود را از دست نداد.

در ادامه، برای تحصیل به کلیسا فرستاده شد. در آن‌جا در گروه کر کلیسا شرکت کرد و با ذکاوتش معلم‌های خود را تحت تاثیر قرار داد.

اما تعلیمات کلیسایی، آن چیزی نبود که بتواند روحیه کنجکاو استالین را راضی نگه دارد و با این که او توانست بورسیه مدرسه الهیات در تفلیس را دریافت کند اما به‌طور مداوم، خود را درگیر کتاب‌های مارکس و انگلس می‌کرد و کم‌تر به کتاب مقدس تمایل نشان می‌داد.

استالین در جوانی

او بعدها خود را مارکسیست و آتئیست اعلام کرد و به حزب کارگر سوسیال دموکرات پیوست.

در طول این دوران، او اعتراض‌ها را سازمان‌دهی می‌کرد و برای روزنامه‌های سوسیالیستی هم مقاله می‌فرستاد. به این ترتیب، کم‌کم در فن سخنرانی مهارت پیدا کرد.

فعالیت‌های سیاسی استالین و اعتراضاتش به تبعید وی به سیبری انجامید. در سال ۱۹۱۳ او برای آخرین‌بار دستگیر و به مدت ۴ سال به یکی از مناطق سیبری تبعید شد و سختی‌های این چهارسال او را به‌شدت دچار بدبینی کرد.

در ۱۹۰۶ استالین برای اولین بار ازدواج کرد و سال بعد صاحب پسری به نام یاکوف شد اما از آن‌جایی که بیشتر مواقع درگیر فعالیت‌های سیاسی بود، کم‌تر خانواده‌اش را می‌دید.

شروع جنگ جهانی اول باعث شد تا سقوط خاندان تزار در روسیه سرعت پیدا کند. تا این که در مارس ۱۹۱۷ نیکلاس رومانف از تخت سلطنت به پایین کشیده شده، سلسله اجدادی‌اش برکنار و دولتی موقت با اکثریت منشویک‌ها جایگزین آن شد.

در همان سال، استالین از تبعید در سیبری رهایی پیدا کرد و در کنار سایر بلشویک‌ها پستی و بلندی‌های زیادی را درعرصه سیاست به چشم دید.

این در حالی بود که لنین، به هیچ‌عنوان از دولت موقت رضایت نداشت و آن را امپریالیستی و به بدی حکومت تزار می‌دانست.

با همین ترتیب در اکتبر ۱۹۱۷ بلشویک‌ها به رهبری تروتسکی دست به اقدامات مسلحانه زدند و پتروگراد را تصرف و دولت موقت را سرنگون کردند.

لنین

تشکیل دولت جدید باعث شد تا استالین فعالانه در جنگ‌های داخلی که سعی داشتند بلشویک‌ها را برکنار کنند، شرکت کرده و بعد از جنگ، در پست کمیسر ملیت‌ها و کنترل دولتی به لنین و حزب خدمت کند.

گفتنی است که در تمام این دوران استالین با تروتسکی (مافوق خود) درگیری‌های زیادی داشت.

او (استالین) در این راه حمایت شدید لنین را به همراه داشت تا این که در ۱۹۲۲ از طرف رهبر حزب کمونیست روسیه، لنین، به عنوان دبیر کل کمیته مرکزی حزب انتخاب شد و تا آخر عمر در این جایگاه باقی ماند و همین پست بود که مقدمات دیکتاتوری بی‌چون و چرای روشنفکر گرجی را فراهم کرد.

هرچند رابطه لنین با استالین تا پایان عمر او چندان دوستانه باقی نماند.

لئون تروتسکی؛ رقیب اصلی استالین

مرگ لنین؛ آغاز دوران جدیدی برای استالین

بعد از مرگ لنین، ژوزف استالین اداره تشییع جنازه او را بر عهده گرفت و خود را میراث‌دار اولین رهبر شوروی می‌دانست و به عنوان ادامه‌دهنده راه لنین، بزرگ‌ترین رقیب خود را لئون تروتسکی می‌دانست.

تا جایی که در سال ۱۹۲۵ استالین تروتسکی را به استعفا وادار کرد. البته، در آن سال‌ها تنها تروتسکی در معرض خشم مرد آهنین قرار نداشت.

بلکه کوچک‌ترین مخالفتی با استالین می‌توانست غضب او را برانگیخته و به قیمت جان یا تبعید معترض تمام شود. کمااینکه تعداد زیادی هم بر اثر مخالفت با او کشته یا تبعید شدند.

با وجود تمام مخالفت‌ها و در عین حال سرکوب‌هایی که اتفاق افتاد، استالین در طول یک دهه به‌طرز قابل توجهی باعث پیشرفت صنعتی شوروی شد و توانست کشور را به نقطه‌ای برساند که در عرصه جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد.

با این حال، مردم شوروی از این پیشرفت‌ها سودی نمی‌بردند و در راه آرمان‌ها و آرزوهای رهبرشان باید تا سر حد مرگ تلاش می‌کردند که اگر نمی‌کردند، جان خود و خویشاوندان خود را به خطر می‌انداختند.

باید یادآوری کنیم که در کنار مردم عادی، اعضای حزب هم از امنیت یا آرامش بهره‌ای نداشتند، چون پاک‌سازی‌های گسترده استالینی هر لحظه ممکن بود، گریبان یکی از آن‌ها را گرفته و از بین ببرد.

تا سال ۱۹۳۹ پاک‌سازی‌های استالینی به اوج خود رسیدند و گولاک‌ها از همیشه پرجمعیت‌تر شدند.

در واقع، می‌توان گفت در آن سال‌ها کسی در شوروی پیدا نمی‌شد که بتواند تنها یک شب با آسایش خاطر بخوابد. همه دچار این تشویش بودند، الی شخص استالین.

در راستای همین پاک‌سازی‌ها بود که تعداد زیادی از مردم شوروی قبل از این که مامورهای استالین به سراغشان بروند، دست به خودکشی زدند.

استالین در جنگ جهانی دوم:

با شروع جنگ جهانی دوم ترس استالین از زیر سوال رفتن حکومتش هم آغاز شد.

او با هیتلر قرارداد عدم تجاوز را امضا کرد اما مدتی بعد از شروع جنگ مورد حمله ارتش نازی قرار گرفت و در کم‌تر از یک ماه نیروهای آلمانی توانستند خود را به نزدیکی لنینگراد برسانند.

سرعت پیشروی آلمان‌ها به‌حدی زیادی بود که هیتلر توقع داشت در طول یک‌ ماه بتواند، مسکو را تصرف کند.

در مقابل، استالین هم برای مدتی همین‌طور فکر می‌کرد و تمام آن‌چه که در سال‌های حکومتش به دست آورده بود را از دست‌رفته می‌دید.

با وجود این اضطراب اما استالین موفق شد، روحیه خود را باز پیدا کرده و به جنگ با نازیسم برود و در انتهای جنگ دوم جهانی حتی بتواند برلین، پایتخت هیتلر را هم تصرف کند.

شایان ذکر است که در طول جنگ یاکوف، پسر استالین، به دست نیروهای نازی اسیر شد و آلمان‌ها به شوروی پیشنهاد دادند تا یاکوف را با تعدادی از افراد خود معامله کنند که استالین در جواب گفت: «پسری به این نام ندارم.» یاکوف هم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.

قصاوت دومین رهبر اتحادیه جماهیر شوروی تنها شامل حال نخستین پسرش نشد. او تمام زندانی‌ها و اسیرهای جنگی شوروی را خائن به حساب می‌آورد و تمام آن‌هایی را که بعد از جنگ به شوروی بازگشتند راهی تبعید کرد.

با این که شوروی در جنگ پیروز شده بود اما هزینه‌ این پیروزی بیش‌تر از آن چیزی بود که بتوان به آن افتخار کرد.

بیش از ۲۵ میلیون شهروند این کشور در طول جنگ کشته شده بودند. همین وضعیت باعث شد تا استالین با خود عهد کرده و اجازه ندهد روسیه دوباره در چنین موقعیت آسیب‌پذیری قرار بگیرد.

برای تحقق بخشیدن به این امر او تمام تلاش خود را کرد تا اروپای شرقی را تحت سیطره گرفته و از آن کشورها به عنوان یک کمربند دفاعی استفاده کند.

پایان استالین؛ رهبر یا جنایتکاری بزرگ؟

سال‌های بعد از جنگ تا روزی که استالین بر اثر سکته مغزی بمیرد، سال‌هایی بود که او بیشتر از همیشه احساس ترس می‌کرد و همین ترس باعث شده بود تا بیش‌تر از قبل سعی در ایجاد وحشت در جامعه بکند.

با تمام این اوصاف ژوزف استالین در صبح روز ۵ مارس ۱۹۵۳ از دنیا رفت.

به گفته نیکیتا خروشچف: «استالین رهبر بزرگی بود، با این حال جنایت‌های وحشتناکی علیه مردم شوروی مرتکب شد.»

منابع: دانشنامه بریتانیکا و کتاب تاریخ اروپا

استالین؛ فردی تأثیر گذاردر تاریخ بشریت

پایان پیام

نویسنده: کیمیا قنبری

خروج از نسخه موبایل