خانه » تاریخ » داستان نخستین خودرو در ایران
داستان نخستین خودرو در ایران

داستان نخستین خودرو در ایران

داستان نخستین خودرو در ایران

به گزارش گلونی گذشته چراغ راه آینده است. تا زمانیکه ملتی تاریخ خود را نشناسد، چه جای امید که برای آینده‌اش تدبیری بیندیشد؟

چراکه وضعیت حال یک سرزمین بسان حلقه‌های یک زنجیر طولانی به گذشته‌اش متصل است و بی‌شک از آینده نیز منفک نخواهد بود.

تاریخ خود مؤید این مطلب است که هرگاه انسان‌هایی نسبت به سرگذشت مملکتشان نامهربان و نامأنوس بوده‌‌اند، محکوم شده‌اند به از دست دادن عزت ملی و فرهنگی و بی‌هویتی!

از این جهت در این سلسله نوشتارها قصد داریم عزت و هویت ایرانی و ملی را در لابه‌لای صفحات خاک گرفته تاریخ جستجو کنیم.

قسمت نوزدهم- نخستین خودرو ایرانی

به قول قلم بی‌نظیر «علی حاتمی» در فیلم ماندگار کمال‌الملک: «بیشتر عمرش به ولیعهدی سپری شد».

با این حال وقتی به تهران آمد و بر تخت پادشاهی تکیه زد، همچون پدرش که «بابا شاه شهید» می‌نامیدش، شیدا و دلباخته سفر به غرب بود. پس تاج شاهی بر سر نهاده، ننهاده عازم اروپا گشت.

موقع بازگشت به ایران نیز، دست خالی نبود. نخستین اتومبیلی که قرار بود چرخش برای ایرانیان بچرخد را به همراه داشت.

تهرانی‌های آن موقع، آنچه از خودرو می‌دانستند فقط محدود به «ماشین دودی» بود که در زمان ناصرالدین شاه، فاصله تهران به شهرری را می‌پیمود یا کالسکه‌ و کجاوه و دلیجان‌هایی که گهگاه از منظرشان عبور می‌کردند.

از این جهت دیدن خودرویی با شکل و شمایل آن موقع‌اش در سال ۱۲۷۹ خورشیدی، قطعاً می‌توانست برای پایتخت نشینان شگفت‌انگیز باشد.

محسن ظهوری از عصر ایران گزارش می‌دهد:

نماشای گلونی را دنبال کنید

مظفرالدین شاه، سال ۱۹۰۰ میلادی پا در خاک اروپا گذاشت که دو سال قبل‌تر، ساخت خودرو توسط «لوئی رنو» آغاز شده بود. خودروهایی دو نفره و کوچک که به «تیپ ای» و «تیپ بی» معروف بودند. اما هیچکدام از آنها شاه قاجار را مغبون خود نکرد.

خودرویی چهار نفره با نام «تیپ سی» که چهل کیلومتر در ساعت سرعت داشت، همان خودرویی بود که دل مظفرالدین شاه را تصاحب کرد و لقب اولین خودرو سوار در ایران را برای او رقم زد.

گفته می‌شود که مظفرالدین شاه، دو خودرو را از رنو تحویل می‌گیرد که فقط برای یکی از آنها شانزده هزار فرانک می‌پردازد؛ چراکه دومی را به عنوان هدیه دریافت می‌کند.

هر دو خودرو را نیز با راننده از روسیه و دریای خزر به وسیله قطار و کشتی به ایران می‌آورد. اما جاده‌های کشور که برای ماشین ساخته نشده بودند، مسبب خرابی یکی از آنها می‌شود و هیچگاه به دارالخلافه نمی‌رسد.

دومی نیز آنقدر دود می‌کرده که «کالسکه دودی» یا «کالسکه آتشی» نام می‌گیرد. به این ترتیب خودروی مظفری، با تمام شگفت‌انگیزی که برای اهالی تهران داشت، چندان چرخش در کوچه پس کوچه‌های پر از چاله تهران نچرخید. فقط هر از چند گاهی شاه ایران سوارش می‌شد و دوری می‌زد و تمام!

کالسکه دودی بعد از مرگ مظفرالدین شاه به پسرش محمدعلی میرزا رسید. اوایل اسفند ماه ۱۲۸۶، در بحبوحه مبارزات و ناسازگاری‌هایی که محمدعلی شاه با مشروطه‌خواهان داشت، هنگام گردش با خودروی موروثی‌اش در دوشان‌تپه با نقشه «حیدر عمواوقلی» که از فعالان جنبش مشروطه ایران بود، توسط دو بمب دست‌ساز ترور می‌شود.

گرچه محمدعلی شاه آسیبی نمی‌بیند اما خودرو برای همیشه از کار می‌افتد و قصه نخستین خودروی وارداتی به ایران به انتها می‌رسد.

سرنوشت دو خودروی رنوی قدیمی وارد شده به تهران بسیار غم‌انگیز به پایان رسید تا اینکه احمد شاه قاجار، یک «رولزرویس سیلور گوست» بریتانیایی را برای خودش می‌خرد. خودرویی با ۵۰ اسب بخار قدرت و سرعتی حدوداً ۸۰ کیلومتر در ساعت.

رولزرویس احمد شاه سرنوشت ناگوار خودروی مظفری را نداشت. حالا در موزه خودرو کنار مرسدس بنز کا پانصدی است که رضاشاه از هیلتر هدیه گرفت و با سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت، از نایاب‌ترین خودروهای جهان است.

تاریخ ورود چهار چرخ آتشین همانند صنعت سینما و عکاسی در دروه قاجار شروع شد و آرام آرام، دل مردم را آنچنان مغلوب خود کردند که این روزها زندگی بدون آنها غیرقابل تصور است.

قسمت‌های قبل را از این لینک مشاهده کنید

پایان پیام

نویسنده: بهاره حاصلیان

اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
به بالا بروید