محمدعلی جمالزاده با ایران میزیست
به گزارش گلونی هفدهم آبان ماه سالروز درگذشت محمدعلی جمالزاده است.
در کانال بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درباره محمدعلی جمالزاده آمده است:
«در سراسر مدت عمر او با ایران میزیست. هر روز کتاب فارسی میخواند و بیوقفه به دوستان ایرانی خود نامه مینوشت.
هرچه تألیف و تحقیق کرد دربارۀ ایران بود. اگر هم دربارۀ ایران نبود به زبان فارسی و برای بیداری و گسترش معارف ایرانیان بود.
خانهاش آراسته به قالی و قلمکار و قلمدان و ترمه و تافته و مسینه و برنجینههای کرمان و اصفهان و یزد بود. نشست و خاستش در سراسر عمر با هموطنانش بود.
اوقات فراغت را با آنها میگذرانید. لذت میبرد از اینکه فارسی حرف بزند. هماره با خاطرات کوتاه گذشتهای که از ایران داشت دلخوش بود. مکرر بر مکرر با همهکس از اصفهان دوره کودکی خود و محله بیدآباد حکایت میکرد.
جمالزاده نویسنده همیشگی کاوه بود. از روز نخست تا پایان آن در همه شمارهها نوشتهای از او هست. چه سیاسی، چه تحقیقی و فرهنگی.
بعضی از نوشتههایش با امضای «شاهرخ» است. غالب مقالات او در زمینۀ مباحث تاریخی است. نخستین نوشته داستانیاش فارسی شکر است است که در نخستین شماره دوره دوم کاوه یعنی جمادیالاول ۱۳۳۹ قمری انتشار یافت.
خود در مقدمهاش نوشت: «حکایت ذیل مأخوذ از کتابی است که نگارنده از چندی به این طرف از گاهی به گاهی محض تفریح خاطر از مشاغل و تتبعات جدیتر … جمع آورده» (چاپ دوم کاوه، ص ۴۴۲).
جمالزاده فعالیت فکری و نویسندگی را با پژوهش آغاز کرد و پیش از آنکه در داستاننویسی آوازهمندی بیابد، نویسنده مباحث تاریخی و اجتماعی و سیاسی در شمار بود.
گنج شایگان پنج سال پیش از یکی بود یکی نبود (۱۳۴۰ق) منتشر شد. تحقیقات متعددش در خصوص روابط روس و ایران و حدود پانزده مقاله تحقیقی دیگر که در کاوه به چاپ رسید همه پیش از نشر یکی بود یکی نبود میبود.
[نادرهکاران: سوگنامه ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۲۳۱-۱۲۳۳]»
پایان پیام