دهم دی زادروز یحیی ماهیار نوابی
به گزارش گلونی پیش از اینکه یحیی ماهیار نوابی برای تحصیلات تکمیلی به سفر فرنگ برود، با او که به محضر استاد نامدار ابراهیم پورداود میآمد، آشنا شدم. دانشکده ادبیات را گذرانیده بود و به تاریخ و فرهنگ ایران باستان علاقهمند بود. بیشتر به زبانهای کهن دلبستگی داشت. پهلویدان شده بود. به فرنگ میرفت که مبانی زبانشناسی را بهتر بیاموزد و از فیض کمالات دانشمندانی چون هنینگ و بیلی که در دانشگاههای لندن و کمبریج تدریس میکردند و آوازه آنها به ایران رسیده بود، بهرهور شود. چنین هم شد. چند سالی در آن صفحات از خرمن دانش آن دانشمندان دانهچینی کرد و با منابع اروپایی ایرانشناسی آشنایی وسیع گرفت. در این باره از همه همقطاران خود پیش بود.
پس از بازگشت در دانشگاه تبریز به تدریس پرداخت و در نشریه خوب دانشکده ادبیات آنجا مقالههای ارجمند در ترجمه متون پهلوی و پژوهش در زمینه گویشهای فارسی مربوط به شیراز و آذربایجان منتشر ساخت. ماهیار یکی از برجستگان ایرانیان پهلویدان نسل خود بود. ترجمههایی که او از رسالههای پهلوی کرد و به طور پراکنده نشر شد، خوشبختانه همه به کوشش دکتر محمود طاووسی در دو جلد از مجموعه آثار او انتشار یافته است. خدمات آموزشی ماهیار مخصوصاً در اداره امور دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز در یادها خواهد بود و در تاریخ آن دانشگاه باید مخلّد بماند.
[نادرهکاران: سوگنامه ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۳۶۲]
دکتر یحیی ماهیار نوابی در یازدهم مهرماه ۱۳۷۹، دور از وطن و هنگامی که برای دیدار فرزندش به سوئد سفر کرده بود، بر اثر ایست قلبی، در حالی که همراه دخترش، میترا، عازم منزل بود بدرود زندگی گفت. خود او، آرزو داشت، نه در بستر بلکه ایستاده و بر پا بمیرد. باری، جامعه فرهنگی ایران، با از دست دادن او، از خدمتگزاری آگاه و پژوهنده ای توانا محروم ماند. روانش شاد.
پایان پیام