کتاب «همین طور كه می میرم» آثار ماندگار در تاریخ ادبیات جهان
به گزارش گلونی کتاب «همین طور كه می میرم» از رمانهای ماندگار ادبیات آمریکایی در تاریخ ادبیات جهان است.
در کانال مرکز فرهنگی شهرکتاب درباره این کتاب آمده است:
بیشک همینطور که میمیرم از مهمترین آثار ویلیام فاکنر است. فاکنر نویسنده رنجهای ابدی انسان بود، از زبان انسان برای انسان مینوشت و به پریشانیهایی اشاره میکرد، که چه برای زندگان و چه مردگان، با مرگ هم آرام نمیگرفتند.
این اثر بزرگ و شکوهمند، داستان یک خانواده است که در مسیر برآورده کردن آخرین آرزوی مادر، هیچچیز برایشان معمولی پیش نمیرود.
مادر خانواده، که از مرگ خود خبر دارد، ساعات پایانی عمر را در حالی میگذراند که یکی از پسرانش را از پنجره میبیند که تابوتش را میسازد.
مرگ، با تیرگی تمام، روشنایی روزها را میبلعد و داستان فضایی گیجکننده و متفاوت به خود میبیند. خواننده چنان درگیر سیالن ذهن نویسنده و شخصیتها میشود که گویی خودش هم میخ بر آن تابوت میکوبد و با بقیه، راهی سفری نهچندان قهرمانی میشود.
فاکنر در همینطور که میمیرم، با تکیه بر تکنیکهایی همچو سیلان ذهن، گفتوگوهای درونی، مونولوگهای ذهنی، راویان متعدد و فصلهایی با حجمهای متفاوت، اثری دشوار خلق کرده که خواندنش دشوار و کشفِ رمزهایش بهغایت لذتبخش است.
خوراک ذهنی همینطور که میمیرم پس از اتمام کتاب نیز خواننده را به اندیشه وامیدارد.
همینطور که میمیرم پانزده راوی و پنجاهونُه فصل دارد. داستان درباره مرگ اَدی باندرن، وصیتش برای دفن در گورستان زادگاه، و تقلای خانوادهاش است برای عملی کردن این آخرین خواسته مادر.
تکاندهنده اینکه از همان خط اول، مرگِ مادر قطعی است؛ حتی خودش چشمبهراه فرشته مرگ در آفتابِ داغ ژوئیه پشت پنجره نشسته و پسرش را تماشا میکند که مشغول ساختن تابوت است.
هر فصل از کتاب روایتی از سوی یکی از شخصیتهای داستان است. هر فصل از رنج شخصیتها پرده برمیدارد و از خودخواهی آدمها و از عدالتی که وجود ندارد.
هر فصل نمایشی از ذهن مالیخولیایی شخصیتهای قصه است. از مهمترین ویژگیهای کتاب حاضر، مترجم آن، احمد اخوت، است که در ایران – و بهدرستی – بهعنوان یک فاکنرشناس تمامعیار شناخته میشود.
این اثر از رمانهای ماندگار ادبیات آمریکایی در تاریخ ادبیات جهان است.
معرفی سایر کتابها را اینجا بخوانید
پایان پیام