پنجره‌ای به مناسبات عاطفی و اجتماعی شعر حافظ

پنجره‌ای به مناسبات عاطفی و اجتماعی شعر حافظ

پنجره‌ای به مناسبات عاطفی و اجتماعی شعر حافظ

به گزارش گلونی دکتر اسماعیل امینی نوشت:

«حافظ ناشنیده پند» گوشه‌هایی از زندگی حافظ را روایت می‌کند. راوی کتاب، «محمد گلندام» است همان دوست صمیمی حافظ که فراهم آوردن دیوان حافظ حاصل همت اوست.

باری حافظ ناشنیده پند، مثل بقیه آثار ایرج پزشکزاد است؛ ساده، شیرین، صمیمانه و البته نغز، پرمغز و کارآمد. در روایت ایرج پزشکزاد از زبان محمد گلندام، به شیراز قرن هشتم می‌رویم و قدم به قدم با حافظ در کوچه‌ و بازار شیراز همراه می‌شویم و تا می‌رسیم به منزلگاه عبید زاکانی که سرسلسله رندان و طنزآوران است و در عصر حافظ، شاعری نامدار و حکیمی سالخورده است.

ماجرا آن گاه شیرین‌تر می‌شود که در این روایت، شمس‌الدین محمد حافظ که شاعری جوان است گهگاه از تجربه‌ها و راه‌گشایی‌های عبید بهره می‌برد.

نثر کتاب، مانند نثر داستانی کتاب‌های دیگر پزشکزاد نیست، زیرا طرح روایت متن از دفتر خاطرات محمد گلندام است و بر این اساس، زبان به سبک نثر کهن نزدیک شده است اگر چه اشارات رندانه‌ای به تعابیر و اصطلاحات رایج در مناسبات سیاسی روزگار خودمان نیز در آن دیده می‌شود:

«واقعاً بر شمس‌الدین در زندان شحنه چه می‌گذشت؟ آیا زندانبان او می‌توانست ذره‌ای از ظرافت روح و نازکی طبع لطیف او را درک کند؟ آیا نان و آبی به او می‌دادند؟

خبر زندانی شدن او منتشر شده بود. اما نحوه‌ی انتشار، از منع آن و خُبثی که در آن درج کرده بودند، حکایت داشت. جرایمی که برای او می‌شمردند، به‌روشنی نشان می‌داد که مداحان و قصیده‎سرایان حرفه‌ای، آن‌هایی که عبید به مطایبه «شاعران شیرین‌گفتار پخته‌خوار» لقب‌شان داده بود، بار سنگین حقد و حسد خود را کاملاً خالی کرده بودند. به دروغ، از وابستگی‌اش به شاه فراری و نفوذ فوق‌‌العاده‌اش در مزاج او از یک طرف و بی‌اعتقادی و بی‌اعتنایی‌اش به اصول اخلاقی و مبانی دین از طرف دیگر، حکایت‌ها نقل می‌شد و مردم عامی بی‌خبر، ابلهانه شنیده‌های خود را تکرار می‌کردند. این شایعات محیط خطرناکی به وجود می‌آورد. می‌ترسیدم که یک زندانی یا یک زندانبان نادان و متعصبی، به قصد خودنمایی و عزیز شدن به چشم حاکمان، آسیبی به او برساند.

بی‌تاب‌تر از من، بی‌بی خاور بود که به گمان عذاب و شکنجه شمس‌الدین در زندان، می‌نالید و می‌گریست. می‌ترسید که مبادا مسافر فضولی خبر زندانی شدن او را در کازرون به مادر و خواهرش برساند. اما از محافظت خانه هیچ غافل نبود. به کمک و حمایت آن خویش ایلیاتی، که شب‌ها در خانه می‌خواباند، زهرچشمی از اوباش گرفته بود. به طوری که دیگر حتی سیف سگزی خودی نشان نداده بود.»

با خواندن کتاب «حافظ ناشنیده پند» هم لذت داستان پردازی و خیال انگیزی قلم نویسنده نصیب‌مان می‌شود و هم با حال و هوای روزگار حافظ و بافت موقعیت آفرینش آن غزل‌های بی‌همتا آشنا می‌شویم و به جای غرق شدن در تفسیرهای پیچیده تحمیل شده بر شعر حافظ، و گم شدن در پیچ و خم فلسفه‌بافی و عرفان‌بازی و اصطلاح‌سازی، از پنجره زندگی، انسان و مناسبات عاطفی و اجتماعی به شعر حافظ نگاه می‌کنیم، یعنی از همان جایی که خاستگاه طبیعی همه شعرهای خواندنی و به یاد ماندنی است.

پایان پیام

آموزش طنز و فهم طنز با مثال‌هایی از شعر فارسی از زبان دکتر اسماعیل امینی

اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
به بالا بروید