تحلیل انتقادی گفتمان چپ نو در برخورد با مسئله هویت ایرانی
یک مقاله خوب از محمد افقری، در «فصلنامه مطالعات ملی» درباره چپ نو در ایران که خواندش واجب است. بخوانید و کلیدواژههای ضدایرانی این چپشدهها را به حافظه بسپارید.
به گزارش گلونی در این مقاله آمده است:
آنچه در ایران اواخر عصر قاجار و اوایل پهلوی رخ داد جعل انگاره «ملیتهای ایران» بود نه برساخت مفهوم «ملت ایران» که به طور غریزی و نه آمرانه بسیار پیش از به قدرت رسیدن رضاشاه تکوین و به حوزه ادبیات سیاسی عصر خود نیز راه یافته بود.
چپ نو ایرانی از دهه ۷۰ شمسی به اینسو، با ترجمه آثاری از اندیشمندان مکتب فرانکفورت و دیگر نحلههای نئومارکسیستی غربی، جایگاه خود را در فضای روشنفکری ایران، بهویژه در حوزه مطالعات فرهنگی کشور تثبیت کرد.
از آن پس، یکی از مهمترین چالشهای چپ نو در بررسی تاریخ و فرهنگ ایران، مسئله هویت ایرانی بوده است. مقاله حاضر سعی دارد بهصورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، سویههای ایدئولوژیک و کارکردهای اجتماعی گفتمان چپ نو در برخورد با مسئله هویت ایرانی را واکاوی نماید.
به پیروی از روش پژوهش، نقد گفتمان چپ نو در سه سطح متن، تفسیر و زمینه ارائه میشود. پرسش اصلی تحقیق آن است که هویت ایرانی در گفتمان چپ نو چگونه بازنمایی شده است؟ فرضیه مطرحشده در پاسخ به این سؤال این است که علیرغم تکاپوی شبهعلمی چپ نو در تحلیل نظری هویت ایرانی، این تحلیل برآمده از یک ایدئولوژی سیاسی غیرمنسجم با ماهیتی وارداتی و غیربومی است.
یافتههای پژوهش حاکی از آن است که چپ نو، عناصر هویت ایرانی را نه در بستر تاریخ و فرهنگ ایران، بلکه در پیروی ترجمهای و تقلیدی از اجداد فکری خود، با برچسبهایی مانند فاشیسم، شووینیسم و نژادپرستی بازنمایی میکند تا برای پیشبرد ایدئولوژی خود در سطح جهانی، از چپ نو غربی و در سطح ملی، از نیروهای متخاصم با هویت ایرانی یارگیری کند.
بااینحال، مجموعه نامتناهی از تضادها و تعارضهای تئوریک، کلیت گفتمان را با بحران درونگفتمانی مواجه و در زمینه اجتماعی بیاثر ساخته است.
پایان پیام