خط فقر تکرار اعدادی است که میدانیم
وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی: ۳۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند. البته چیزی که میخوانیم و چیزی که میبینیم به گمان اختلاف اندکی دارد و بیش از چند میلیون نفر نیست و از آنجایی که چندین میلیون نفر هم مثل ۳۰ درصد عدد ناقابلی است ارزش گفتن ندارد.
کلمه خط فقر و زیر خط فقر آنقدر تکراری است که این آمار و ارقام مثل جدول سودوکو شده، چند عدد میخوانیم و جای خالی چند رقم را هم پر میکنیم و روز از نو و بیروزی از نو.
خبر راه دوباره بخوانیم؛ ۳۰ درصد جمعیت، ۲۶ میلیون نفر انسان که حداقل هزینه زندگی را ندارند. یکبار دیگر بخوانیم؛ ۳۰ درصد جمعیت زیر خط فقر بودن یعنی تجربه نکردن حتی یک زندگی معمولی. کودکی که هیچوقت برف بازی در حیاط مدرسه را تجربه نکند، شهریوری که بوی مهر ندهد، کتابی که خریده نشد، مدادی که تراشههایش زیر فرش خانه دفن نمیشود و دفتری که برگهای سه گوشش به پرواز درنمیآید.
فقر یعنی دختر و پسر بچهای که به بزرگسالی و پیری میرسد؛ اما هیچوقت پا زدن به دریا، طلوع کویر و نم باران جنگل را تجربه نکرده است. فقر یعنی مادربزرگهایی که قصه نمیدانند و پدربزرگهایی که خاطرهای برای تعریف ندارند.
زیر خط_فقر بودنِ ۳۰ درصد از جمعیت یعنی تواتر فقر در ثروت، دانش، فرهنگ، آگاهی، محیط زیست و نسلها و این یعنی داشتن فردایی فقیرتر از امروز. روزی که دیگر در هیچ کوچهای از محلههای ما عروسی نشود و صدای نوزادی در خانهای نپیچد؛ در اصل فقر یعنی خانهای نباشد و خانوادهای شکل نگیرد.
آمار و ارقام و مطلع کردن مردم اتفاق خوبی است؛ اما جناب وزیر اگر کسی یکبار کربن موجود در هوای کشور را تجربه کرده باشد هم زیر خط فقر بودنِ جمعیت قابل توجهی از مردم را متوجه میشود، لطفا چیزی بگویید که دردی از ما دوا کند.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه زهدی
پنل «آیندهپژوهی فقر و نابرابری» از مجموعه پنلهای آیندهپژوهی اجتماعی