هنر اهلی کردن سیل در ایران
به گزارش گلونی، امید شمس در کانال دفتر معماری آبانگاه نوشت:
در ایران، خشکسالی و سیل توأماناند. ایران سرزمینی خشک و درعینحال سیلخیز است. خشکسالی و سیل همزادان تاریخی ایراناند و طی هزارههای پیدرپی در ایران رخ دادهاند و هنوز هم رخ میدهند. همایندی این دو از همنشینی کوهستان و بیابان در ایران سرچشمه میگیرد.
سیل نفرین نیست، سیل وحشی و پرخروش و سرکش است؛ اما خاک غنی و حاصلخیز کوهستان را میروبَد و آن را فرسنگها دورتر، بر سینه دشت و بیابان میگسترد. این «خاکسازی» زیست جانوری و گیاهی و یکجانشینی انسان در ایران را ممکن کرده است.
ما سیل را اهلی کرده بودیم. سیل سیراب میکند. از هزارهها پیش ما، ساکنان تشنۀ فلات ایران، دریافته بودیم که اگر سیلها را رام کنیم، میتوانیم آب بهدست بیاوریم، یکجانشین شویم و تمدن بسازیم. ولی ما از رام کردن فراتر رفتیم: ما سیل را اهلی کرده بودیم.
اهلی کردن با رام کردن فرق دارد. اهلی کردن یعنی خانگی کردن، دستآموز کردن و ایجاد کردن رفتار پایدار در چیزی برای سازگاری با زندگی انسان. ولی رام کردن یعنی آموزش دادن به قصد فرمانبردار کردن. اهلی کردن فقط مختص حیوان و گیاه نیست. آتش و آب را هم میشود اهلی کرد.
آبرفت درشتدانه این ثروت بیقیمت در ایران، جریان هزارانساله سیل پدیده زمینشناختیِ کمنظیری ساخته: بادبزنهای آبرفتی. ایرانیان دریافته بودند که برپا کردن سکونتگاه بر این بادبزنها و نگهداشت آب در آبرفتهای درشتدانه آنها خردمندانهترین شیوه زیست و نگهداشت آب در فلات ایران است.
پرده نخست: از کوهستان به کشتزار سیلابی
حماسه اهلی کردن سیل چهار پرده داشت. نخست رام کردن سیلِ وحشی کوهستان: در تنگههای مناسب بر سیل سد میبستند و در راه آن باغستان و کشتزار و جوی میساختند تا سیل آهستهآهسته بهآرامی بر زمین بگسترد و آب و گلِ حاصلخیزش را به زمین بدهد.
پرده دوم: از کشتزار سیلابی به آبخوان
سیل که در کشتزار سیلابی فرومینشست، کمکم فرصت مییافت تا به اعماق خاک نفوذ کند و لایههای آبرفت درشتدانه را آبدار کند. کارکرد ویژه سیل در ایران همین بود: تغذیه آبخوان.
پرده سوم: از آبخوان به کاریز
آبخوان سدی زیرزمینی بود که آب با کمترین هزینه خنک و پاکیزه نگه میداشت. ما، طی بیش از دو هزاره، مجموعهای سترگ و بینِ نسلی از دانش و فن و قانون و آدابورسوم را پدید آوردیم تا با قنات به آب انباشته در آبخوان نقب بزنیم. قنات حلقهای از زنجیره اهلی کردن سیل است.
پرده چهارم: از کاریز به آبادی و کشتزار
آب که از مظهر قنات بیرون میآمد زلال بود. میشد آن را نوشید، در آبانبارش انباشت، در سایه یخچال از آن یخ استحصال کرد، حمام و باغ و آسیاب برپا کرد و سرانجام، روانه کشتزارهای پاییندستش کرد. حالا دیگر سیلِ گلآلود اهلی شده بود.
آیا ما دوباره سیلهای ایران را وحشی کردهایم؟ بهزودی در گلونی بیشتر از هنر اهلی کردن سیل در ایران خواهیم گفت.
پایان پیام