آیا نبرد میان مزدیسنی و دیویسنی به پایان رسید؟
پاسخ این سوال در یک کلام خیر است. در متون تاریخی نیز میبینیم، زمانی که عربهای مسلمان سعد را به تصرف درآوردند، نام امیر آن سرزمین دیواشتیچ بود.
به گزارش گلونی خاندان محلی در آذربایجان، در دوران خلافت عباسی وجود داشتند که با نام ساجیان آذربایجان که بنیانگذار آنها فردی بوده است به نام ابوالساج دیوداد بن دیودست.
اینطور به نظر میرسد که علیرغم اینکه دین زرتشت دین رسمی ایران در دوران امپراتوری ساسانی بوده، با این حال، در تمام آن مدت و حتی بعد از ورود عربهای مسلمان به این سرزمین مردمانی در بخشهایی از فلات ایران بودهاند که به دینهای قدیمی ایرانی باور داشتهاند و از سوی خود یا دیگران به دیویسن یا دیو پرست خوانده میشدند.
نبرد میان مزدیسنی و دیویسنی
این دیو به معنی ابلیس و شیطان نبوده و نیست، بلکه حتی معنای برعکسی دارد. جالب این جاست که بدانیم در برخی از کتبی که در دوران اسلامی در خصوص اطعمه و اشربه به کتابت درآمدهاند مانند کتاب «الصیدنه فی الطب» از ابوریحان بیرونی درخت معروفی ذکر شده به نام درخت دیودار که از گونه تیره کاجیان است.
در دوره اسلامی نویسنده در بیشتر اوقات جلوی اسم درخت دیودار مینویسد «شجره الجن». اما نکنه جالبتر آنجاست که در یکی، دو کتاب معادل این درخت «شجره الله» ذکر شده است.
این یعنی در ذهن فرد ایرانی که اسم درخت را برای نویسنده عرب ترجمه کرده، دیو معادل خدا بوده است. شواهد زیادی در دست داریم که به ما میگویند پرستیدن خدایان قدیمی ایرانی تا بعد از اسلام نیز گاها جریان داشته است.
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری
از شیوه تدفین کاسپی ها چه میدانیم؟