خانه » امروز در گلونی » ایساتیس روایت دلدادگی به سرزمین مادری
ایساتیس روایت دلدادگی به سرزمین مادری

ایساتیس روایت دلدادگی به سرزمین مادری

ایساتیس روایت دلدادگی به سرزمین مادری

به گزارش گلونی مستند ایساتیس روایت دلدادگی به سرزمین مادری است.

وقت خود را در صفحات مجازی با دیدن پست‌های خالی از محتوا دارم هدر می‌دهم. انگشت اشاره‌ام را بالا و پاین می‌کنم تا بلکه در این بازار شام، یک محتوا درست پیدا کنم. محتوا بالاخره پیدا می‌شود. پست صفحه موسسه ابرسین توجه‌ام را جلب می‌کند. این همان محتوایی بود که می‌خواستم آن را پیدا کنم. تعلل جایز نبود. بیلیط خریداری شد و من به تماشا ایساتیس نشستم.

ایساتیس روایت دلدادگی به سرزمین مادری

ایساتیس را علیرضا دهقان ساخته است. آغاز ماجرا با این واژگان است: سفر یکی از فرزندان ما، آدم. سفری به درازای هزاران سال در دل کویر بی‌آب و علف، در مرکز این سرزمین کهن. روایتی که راویانش آب، باد، آتش و خاک اند. این آشنایان ناآشنا، پس گوش دل بسپار که شرحی شنیدنی است.

باید اعتراف کنم که قصه هر کدام بسیار شنیدنی بود. واژگان این روایت‌ها بسیار درست و دقیق انتخاب شده بود.

آب از سرگذشت خود آن هنگام که سر از مادرچاه قنات درآورد می‌گوید.

باد از نجوا‌هایی که در دل سکوت شب سر می‌دهد برایمان قصه می‌گوید.

خاک از گندم شعر می‌سراید، و آتش…آتش از عاشقانه‌هایش از آئین‌ها مدح می‌کند.

 این چهار عنصر راوی شده‌اند تا یادآوری کنند که انسان امروزی آنقدر صدای ماشین‌های صنعتی را شنیده، فراموش کار شده است.

انسان فراموش کرده است که نجوا آب، باد، خاک و آتش را بشنود. فراموش کرده است که جواب خوبی هر کدام از این عناصر را با بدی داده است.

درست است که انسان فراموش کار است، اما این چهار عنصر هرگز انسان را فراموش نمی‌کنند.

مستند ایساتیس، یک مستند هفتاد و پنچ دقیقه‌ایی از اقلیم یزد که به ایساتیس نیز شناحته می‌شود است، درواقع ایساتیس نام کهن یزد است.

هنگامی که به تماشا این مستند نشستم یک قاب درست را دیدم. تصاویر قرار نبود مرا گول بزنند، بلکه بازتابی از زندگی حقیقی بود که فراموش کرده بودم. کلام گویندگان اثر درست ملکه ذهنم می‌شد. جزئیات در حافظه‌ام مانند گره‌های یک قالی گره می‌خورد و موسیقی…موسیقی متن مرا جادو کرد، زیرا خنیاگر ماهری بود و می‌دانست که چه زمان دلهره را به جانم بیاندازد و چه زمان مرا به آرامش دعوت کند.

تجربه تماشا ایساتیس همان محتوایی بود که آن را در صفخات مجازی نمی‌توانستم پیدا کنم و از آن مهم‌تر ایساتیس باردیگر فرهنگ، آداب و روسوم و از آن مهم‌تر احترام به طبیعت را به من که فراموش کارم یادآوری کرد.

پایان پیام

نویسنده: زهره درگاهی

فیلم هشدار آمبر و یک تعقیب و گریز نفسگیر

اشتراک در
اطلاع از
0 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
به بالا بروید