وعده نوسازی یا انتظار برای ریزش
به گزارش گلونی معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری ایران گفت: «۳۳ درصد جمعیت شهری کشور معادل ۲۰ میلیون نفر در بافتهای ناکارآمد زندگی میکنند.»
با این حساب یعنی بیست میلیون نفر سقفی بالای سرشان است و چراغی در آن روشن و روزنه امیدی است، حالا اگر برق هم نبود تکه شمعی هم کار روزنه ما را راه میندازد.
از قدیم گفتهاند «طرف دلش خوش باشه به تَرَک دیوار هم میخنده» ترک دیوار کجا هست؟ در بافتهای فرسوده.
اگر خانه نوساز باشد و مستحکم ترکی نیست که به آن بخندیم و آنوقت دل خوشی هم نیست.
بسوزد پدر تجربه؛ مثلا استراتژی پدر من در گرفتن درزهای خانه بهگونهای بود که از ترک دیوار روزنههای امید به بیرون از خانه هم میرسید؛ طوری که این روزنه چشم در و همسایه را نشانه میگرفت در این صورت هر چه ترک دیوارها بزرگتر میزان خنده و شادی اهالی هم بیشتر.
البته که علاوهبر افزایش شادی، ما تفاوت دمای داخل و خارج خانه را هم تخمین میزنیم و در انتخاب لباس برای خارج شدن از خانه نیازی به چک کردن گزارش آب و هوا شناسی نداریم.
عبدالرضا گلپایگانی افزود: «طبق مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری کشور باید برای بافتهای فرسوده هر شهرستان، بستههای بومی شده تهیه و در اختیار استانها قرار داد. ارائه بستههای بومی به نوعی باعث تشویق مردم به نوسازی بافتهای فرسوده میشود.»
فکر خوبی است، به هر حال باید انگیزهای باشد تا ما از صدای خوش سمفونی روزهای بارانی بگذریم. روزهایی که در گوشه و کنار خانه ظروفی را زیر چکههای باران عبوری از سقف میگذاریم و متناسب با جنس هر ظرف صدای خاصی ایجاد میشود که خود این موسیقی میتواند با صدای شر شر باران رقابت کند.
و بوی نم خاک. میدانستید که بوی نم خاکِ باران خورده از محبوبترین رایحهها است؟ اصلا خود من تصمیم دارم روزی برند عطر محبوب رایحه باران را ثبت کنم.
بگذریم، به هر حال جناب معاون وزیر ما منتظریم تا بستههای بومی شما با وعده نوسازی به منازلمان برسد وگرنه انگشت اشاره را در نقطهای گذاشته و به سقف خیره میشویم. به نظر شما کی میریزه؟
پایان پیام
بیشتر بخوانید: