بیست و یکم دی سالروز درگذشت ابوالفضل خطیبی
به گزارش گلونی بیست و یکم دی سالروز درگذشت ابوالفضل خطیبی، نویسنده و شاهنامهشناس برجسته است که با پژوهشهای عمیق خود به شناخت دقیقتر از شاهنامه فردوسی و مفاهیم نهفته در این اثر جاودانه پرداخته است. یکی از آثار ارزشمند او «هویت ایرانی در شاهنامه» که روایتی دقیق و مستند از پیوند شاهنامه با هویت ملی ایرانیان ارائه میدهد.
پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی، هویت دینی ایرانی رنگ باخت، اما ملیتگرایی منعکس در خداینامه در شاهنامه تبلور و تکامل یافت. با آنکه در دوره ظهور شاهنامه -بر خلاف دوران شکلگیری کهنالگوی آن، خداینامه- ایران از یکپارچگی سیاسی برخوردار نبود، تا اندازهای میتوان در این دو دوران مشترکاتی یافت.
در قرن چهارم هجری، دشمنان شمالی ترکانی بودند که اینبار جذب فرهنگ ایرانی شده و خود حکومت را به دست گرفته بودند. به جای امپراتوری روم، اعراب مسلمانی بودند که هویت خود را در تحقیر ملتهای دیگر بهویژه ایرانیان مسلمان میجستند و از دین جدید چون ابزاری برای فزونخواهی و باجخواهی هرچه بیشتر نیک بهره میبردند. از همین رو، در شاهنامه، تازیان در هیئت اژیدهاکه آزمند، دشمن قدیمی ایرانیان، تجسم یافته است.
پس از فردوسی، هویت ایرانی نه در بستر حکومتی یکپارچه به لحاظ سیاسی و دینی بلکه در بستری فرهنگی، ادبی و هنری استمرار یافت. ایرانیان شاهنامه را چون شناسنامه ملی خود حفظ کردند و منتظر فرصتی بودند تا یکپارچگی سیاسی و جغرافیایی روزگار کهن را زنده کنند که کردند.
پس از پدید آمدن شاهنامه تا پانصد سال بعد که صفویان یکپارچگی سیاسی را به ایران بازگرداندند، بهرغم وجود حکومتهای محلی، مفهوم ایرانشهر همچنان به حیات خود ادامه داد. گواه این معنی در مدیحههای شاعرانی چون سنایی، نظامی، خاقانی، خواجوی کرمانی و عبید زاکانی نهفته است که پادشاهان ممدوح خود را، هرچند بر قلمروی در گوشهای از ایرانزمین حکم میراندند، شاه ایران یا خسرو ایران خطاب میکردند.
هویت ایرانی در شاهنامه در تحقیر ملتهای دیگر نیست که رنگ و جلا مییابد بلکه خود بر بنیادهای فکری و معنوی و اخلاقی نیرومند استوار است. از همین رو، ملیگرایی ایرانیان در طول تاریخ هیچگاه به نژادپرستی نفرتانگیزی چون نازیسم و فاشیسم در قرن بیستم مبدل نشد.
در قرن بیست و یکم، ایرانیان میتوانند بر پایه همان بنیادها، بهویژه بنیادهای اخلاقی که در سرتاسر شاهنامه موج میزند، در جهانی که، در اثر پیشرفتهای برقآسا در فناوری ارتباطات، بیم آن میرود که بسیاری از فرهنگهای بومی فراموش شوند، هویت ایرانی خود را حفظ کنند و آن را استمرار بخشند.
سخن آخر اینکه، اگر دیوان حافظ ناخودآگاهِ جمعی ایرانیان را بازمیتاباند، شاهنامه خودآگاهِ جمعی ایرانیان است.
پایان پیام
متن بالا به نقل از کانال تلگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نگارش شده است.
بیشتر بخوانید:
الن ووسالو مادر درنای سیبری در ۹۵ سالگی درگذشت