تحلیل شاهین شجری کهن از فیلم پیرپسر
به گزارش گلونی پستی در صفحه اینستاگرام فیلمامروز، منتشر شد که به نوشتهای از شاهین شجریکهن درباره فیلم پیرپسر اختصاص دارد. شجریکهن در این متن، به تأثیرات عمیق این اثر بر سینمای انتقادی اشاره کرده و ظرافتهای کارگردانی و روایت را به زیبایی واکاوی کرده است. این متن، همچون دیگر نوشتههای او، نگاهی تیزبین و تحلیلی دارد که علاقهمندان به سینما را به تفکر و بازبینی دوبارهی پیرپسر دعوت میکند.
در ادامه، متن کامل تحلیل شاهین شجری کهن از فیلم پیرپسر را با هم میخوانیم:
«پیرپسر» فیلمی فراتر از چرخهی معمول و محدود سینمای ایران است و قطعاً بهترین فیلمی که این چند ساله دیدهایم. بر خلاف عادتم همین اول این متن کوتاه «حکم» صادر کردم که معلوم شود ارادتم به فیلم تام و تمام است. در کل تاریخ سینمای ایران فیلمی که شبیه «پیرپسر» باشد سراغ ندارم، حس و فضای سینماییاش جوریست که نمیتوان حتی با منابع متعدد اقتباس و الهامش مقایسهاش کرد. البته اگر مثل مخالفان «قیصر» کسانی خرده نگیرند که چرا قهرمان به پلیس زنگ نزد؟
اما عجالتاً چند نکته:
در سینمایی که همه از روی دست هم کپی میکنند و الگوهای موفقیت تا سالها بازتولید و تقلید میشوند «پیرپسر» یک الگوی جدید و موفق است که نه از کیارستمی چیزی کش رفته نه چفتوبست داستانش از زیر ردای اصغر فرهادی بیرون زده؛ درامی اجتماعی با تکیه بر کهنالگوهای ادبی با اجرایی در ذروهی کمال که به سانسورچیها یادآوری میکند «اگر قدری، فقط کمی، پایتان را از بیخ گلوی فیلمنامهنویس و کارگردان بردارید، مردم میتوانند فیلم خوب و جذاب و بحثبرانگیز ببینند و معطل کمدیهای دوزاری شما هم نباشند.»
در سینمایی که همه شعار میدهند و سفارشدهنده را مستقیم ستایش میکنند «پیرپسر» به یادمان میآورد که روایت به زبان سینما و انتقال مفاهیم با تصویر تا چه اندازه زیباست و متعالیترین شکل سینما همین است. پرسونای اسطورهوار پدر در قالب شیطان مجسمی (که حتی در سکانس رویارویی نهایی دو شاخ هم بر سر دارد) که همه منابع ثروت و قدرت را در اختیار دارد و قانون هم حمایتش میکند شیواترین استعاره و شفافترین شکل روایت نمادین معادلات قدرت در زمانه و جامعه ماست.
پدری که با ستم و حقه و جنایت بر اریکهی قدرت تکیه زده و پسران بیچارهاش هیچ کاری از دستشان برنمیآید، چون همهچیز متعلق به اوست و هر مخالفتی را سرکوب میکند؛ البته طلبکار و حقبهجانب همچنان حاضر نیست حق حیاتی برای فرزندان و زنان اطرافش قائل باشد. همچنان همهچیز را برای خودش میخواهد، حتی زنی را که عاشق پسر اوست و این عشق طبیعی و دوجانبه را نابود میکند که به خواستهی حقیر و متجاوزانهاش برسد؛ به هر قیمتی.
در هیچ فیلمی رویارویی پدران و پسران، و قربانیان الگوی مردسالارانهی حاکم بر جامعه، چنین شفاف ترسیم نشده است. اگر «برادران لیلا» یک سکانس سیلی به صورت پدرسالار ندانمکاری که زندگی فرزندانش را نابود کرده داشت، «پیرپسر» کلاً یک سیلی سه ساعته است.
پایان پیام
بیشتر بخوانید: