سینمای ایران در محاصره مردان
به گزارش گلونی، چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به نیمه پایانی خود رسیده است، اما آنچه بیش از هر چیز جلب توجه میکند، نبود کارگردانان زن در میان اسامی فیلمسازان حاضر در این رویداد سینمایی است. این در حالی است که در سالهای نهچندان دور، فیلمهای مهم و ارزشمندی از سوی کارگردانان زن در این جشنواره به نمایش درمیآمد و بخش مهمی از رونق آن مدیون نگاه متفاوت و دقیق این فیلمسازان بود. اما امسال، بهجز بهنوش صادقی که با فیلم «مرد آرام» در جشنواره حضور داشت، نام دیگری از کارگردانان زن در این رویداد مهم سینمایی دیده نمیشود.
سینمای ایران در طول تاریخ خود شاهد حضور کارگردانان زن برجستهای بوده که آثارشان نه فقط در داخل کشور، بلکه در سطح بینالمللی نیز تحسین شده است. از جمله این موفقیتها میتوان به شیر نقرهای جشنواره ونیز که رخشان بنیاعتماد برای نگارش فیلمنامه «قصهها» دریافت کرد، اشاره کرد. آیدا پناهنده نیز برای فیلم «ناهید» جایزه «آینده نویدبخش» جشنواره کن را از آن خود کرد. البته اینها تنها بخشی از افتخارات زنان فیلمساز ایرانی در سطح جهانی هستند.
با وجود این موفقیتها، اما بهمرور زمان شاهد کاهش حضور زنان فیلمساز در سینمای ایران هستیم. شاید یکی از مهمترین دلایل این اتفاق، جذب بسیاری از کارگردانان زن توسط پلتفرمهای سینمای خانگی است. این پلتفرمها به دلیل فضای بازتر، امکان تجربهگرایی بیشتر و عدم وابستگی به سیاستهای جشنوارهای و دولتی، به بستری جذاب برای فیلمسازان زن تبدیل شدهاند. در شرایطی که سینمای ایران همچنان با محدودیتهای بسیاری روبهروست، زنان فیلمساز ترجیح میدهند به جای مواجهه با ممیزیهای سختگیرانه و موانع تولید، به سمت پلتفرمهایی بروند که آزادی بیشتری برای بیان دیدگاههایشان دارند.
سینمای ایران در محاصره مردان و جای خالی نامها
سیاستهای سینمایی کشور نیز در سالهای اخیر به سمتی حرکت کرده که زنان فیلمساز کمتر مورد حمایت قرار میگیرند. بودجههای دولتی که نقشی اساسی در تولیدات سینمایی دارند، عمدتاً به پروژههای خاصی اختصاص مییابند که کمتر فرصتی برای زنان فیلمساز باقی میگذارد. همچنین مشکلات اقتصادی، کاهش تعداد مخاطبان سینما و افزایش هزینههای تولید همگی عواملی هستند که سبب شده زنان فیلمساز برای ادامه فعالیت حرفهای خود مسیرهای جایگزینی را انتخاب کنند.
از سوی دیگر، حضور در سینمای خانگی این فرصت را در اختیار زنان فیلمساز قرار داده است که بدون نیاز به عبور از فیلترهای متعدد، بتوانند فیلمها و سریالهایی بسازند که مورد توجه طیف گستردهتری از مخاطبان قرار گیرد. این بستر امکان روایت داستانهایی را فراهم میکند که شاید در سینمای رسمی کمتر امکان ساخت آنها وجود داشته باشد. با این حال، نمیتوان انکار کرد که غیبت کارگردانان زن در سینمای ایران یک فقدان جدی محسوب میشود چراکه تنوع نگاه و روایت، یکی از عوامل پویایی سینماست.
با توجه به روند فعلی، به نظر میرسد که اگر سیاستگذاریهای حمایتی برای حضور دوباره زنان در سینمای ایران تدوین نشود و شنیده شدن مشکلات و دغدغههایشان رخ ندهد، این روند نزولی ادامه خواهد داشت. برای حفظ تعادل و بهرهگیری از نگاه متفاوت فیلمسازان زن، ضروری است که سازوکارهای حمایتی برای آنها در نظر گرفته شود. در غیر این صورت، سینمای ایران بیش از پیش از تنوع دیدگاهها محروم میشود و تنها به یک جریان خاص یا شیوه روایتگری مشخص محدود خواهد شد.
پایان پیام
نویسنده: انوشه میرمجلسی