نگاهی به فیلم رها از دریچه نگاه رضا ساکی
به گزارش گلونی این متن از دریچه نگاه رضا ساکی نوشته شده است و نگاهی تحلیلی به فیلم «رها» دارد. او با ارجاع به حکایتی از گلستان سعدی، به نمایش دوگانههای طبقاتی در فیلم میپردازد و نقد میکند که اثر، صرفاً این شکافها را بازگو میکند، بیآنکه به افقی تازه برسد. در ادامه، با نگاه رضا ساکی این متن را میخوانیم تا بیشتر به لایههای پنهان آن پی ببریم.
گلستان حدود ۷۹۰ سال پیش نوشته شده است. سعدی در باب هفتم گلستان، جدالی دارد با مدعی در بیان توانگری و درویشی. میدانم خواندهاید و میدانید که عاقبت، سعدی و مدعی پیش قاضی میروند و قاضی میانشان «داوری» میکند و عاقبت، سعدی و مدعی روی هم را «میبوسند» و ماجرا تمام میشود.
دوگانههای فقیر و غنی در فیلم «رها» من را به یاد این حکایت گلستان انداخت اما فیلم با همان دوگانهسازیها تمام میشود. یعنی همه آن برچسبهایی که بهم میزنند، تمام آن فحشها، کتککاریها و عصبانیت در فیلم باقی میماند.
«رها» در قطبیسازی میان دارا و ندار، بالاشهری و پایینشهری، فرودست و فرادست از «بدون تاریخ، بدون امضا» هم تندتر است.
این فیلم نمایانگر فضای بیاعتمادی میان آنانی است که دخترشان با بیامو شخصی و با راننده تردد میکند و آنها که دخترشان موهایش را میفروشد تا بتواند لپتاپ بخرد.
دوقطبیهای به تصویر کشیده شده در فیلم «رها» به خودی خود واجد معنا و ارزشاند اما به تصویر کشیدنشان به تنهایی هنر به حساب نمیآید زیرا در متن جامعه با دوقطبیهای عمیقتر و شدیدتری روبرو هستیم.
فیلم رها زمانی میتوانست حرف مهمتری بزند که از دل این دوقطبیها به افقی تازه میرسید. چیزی فراتر از تجربه زیسته همه ما.
وگرنه تماشای خودمان و زندگی روزمرهمان چقدر میتواند بر پرده سینما جذاب باشد؟
پایان پیام
بیشتر بخوانید:
درباره فیلم داد اثر ابوالفضل جلیلی