خانه » تاریخ » جشن آبسالان مراسم بازگشت بهار
جشن آبسالان مراسم بازگشت بهار

جشن آبسالان مراسم بازگشت بهار

جشن آبسالان مراسم بازگشت بهار

به گزارش گلونی با شروع اسفندماه که حال‌وهوای بهار آرام‌آرام در کوچه و باز هر جای ایران همچون رود جاری می‌شود و شاهد شکوفه‌های عجول بهاری هستیم، در وجود این شور و هیجان جشنی کهن و کم‌تر شنیده‌شده نیز پنهان است.

جشن آبسالان یا بهارجشن، آیینی است که در تاریخ کهن ایران وجود داشت. این جشن پیش از رسیدن نوروز، مردمان را دور هم جمع می‌کرد تا با خنده، شادی، آب‌پاشی و نیایش به درگاه الهی، مهمان سبز را به زمین تازه نفس دعوت می‌کردند.

جشن آبسالان برای وداع با زمستان و طلب باران

آبسالان که یکی از جشن‌های ایران باستان بود، در مناطق خشک و کویری ایران برگزار می‌شد. این جشن که نمادی از امید برای باراش باران و بدرود از سرمای سخت زمستان محسوب می‌شد.

مردم در این روز به صحرا و دشت‌ها پناه می‌بردند و به‌ یکدیگر آب می‌پاشیدند و برای روزهای پر بارش نیایش می‌کردند.

کوسه‌برنشین نمایشی شاد در دل جشن آبسالان

یکی از جذاب‌ترین آیین‌های این جشن، کوسه‌برنشین یا رکوب الکوسج بود. در این مراسم مردی کوسه‌رو (بی‌ریش و کم‌مو) بر الاغی سوار می‌شد و در میان مردم می‌چرخید.
او خود را باد می‌زد، حرکات خنده‌دار انجام می‌داد و مردم نیز به نشانه سرزندگی و شادابی، بر او آب می‌پاشیدند. در حقیقت این جشن نمادی با وداع از زمستان و به استقبال رفتن به بهار و شکوفایی طبیعت بود.

نگاهی به جشن آبسالان از نگاه آثار ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی، دانشمند بزرگ ایرانی، در کتاب آثارالباقیه از این جشن یاد می‌کند. او می‌نویسد که در این روز، مردم به صحرا می‌رفتند، به شاه روباه هدیه می‌دادند و جشن و سرور برپا می‌کردند.
او همچنین اشاره می‌کند که جمشید، پادشاه اسطوره‌ای ایران، در چنین روزی برای نخستین بار مروارید را از دریا بیرون آورد. نزدیکی این جشن به آغاز فروردین، آن را به یکی از مقدمات نوروز تبدیل کرده بود.

جشنی که در دل تاریخ محو شد، اما در روح نوروز زنده است

با گذشت زمان، بسیاری از جشن‌های باستانی ایران فراموش شدند. جشن آبسالان نیز از این ماجرا قافل نشد. اما نام این جشن هنوز در تقویم روح دارد و گویی یادآور همان ذوق و اشتیاقی که با نزدیک شدن بهار در دل هر ایرانی شعله‌ می‌افکند.

درست است که امروز نام آبسالان کمتر شنیده شود، اما چه خوب می‌شد پیام آن همچنان در زندگی ما جاری بود تا بار دیگر بدون هیچ دغدغه‌ مالی با خنده، شادی دور هم جمع می‌شدیم و به استقبال بهار می‌رفتیم.

پایان پیام

نویسنده: زهره درگاهی

در گلونی بخوانید: محمد ابراهیم شریف‌ زاده و موسیقی مقامی خراسان

اشتراک در
اطلاع از
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

سپاس، عالی

به بالا بروید