جنگل هیرکانی مرد از بس که جان ندارد
به گزارش گلونی اگر به فریاد جنگلهای هیرکانی نرسیم، در آیندهای نهچندان دور آنها را از دست خواهیم داد. درختان نارون، توسکا، افرا، نمدار و سرخدار یکبهیک خمیده میشوند و دیگر صدای پرندگانی که در میان شاخ و برگها آشیانه دارند، به گوش نخواهد رسید.
چندی پیش طرحی مطرح شد که بر اساس آن باید به درختان فرصت تنفس داده میشد، اما این طرح غیرکارشناسی بهجای حفاظت و مراقبت، باعث شد درختان کهنسال یکی پس از دیگری سقوط کنند. در نتیجه، جنگل هیرکانی مرد از بس که جان ندارد.
به نقل از ایسنا، نوروزعلی حسن عباسی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، از وضعیت نگرانکننده جنگلهای استان گلستان و شمال کشور خبر داده و سیاستهای نادرست سازمانهای متولی را عامل اصلی تخریب جنگلها دانسته است. او با اشاره به سیاست «تنفس جنگل» و پیامدهای فاجعهبار آن گفت: دستگاههای مسئول، به بهانه حفظ جنگلها، این طرح را اجرا کردند. در ابتدا قرار بود این سیاست همیشگی باشد، اما بعداً تصمیم گرفتند آن را بهصورت ۱۰ ساله اجرا کنند، که تاکنون شش سال از آغاز آن گذشته است.
وی توضیح داد که در این طرح، هرگونه بهرهبرداری، برداشت هیزم و خاک ممنوع شد و جنگل به حال خود رها گردید. طرفداران این طرح معتقدند که اگر ورود انسان و دام به جنگل ممنوع شود، طبیعت خود را احیا خواهد کرد. اما در کشور ما، با وجود مسائل اقتصادی و اجتماعی و روستاهای همجوار جنگل، اجرای این طرح چالشهای بسیاری به همراه داشته است.
حسن عباسی اظهار داشت که هدف این طرح، بازسازی طبیعی جنگلها بود، اما در عمل، فعالیتهای جنگلکاری، تولید نهال و مدیریت اصولی متوقف شد. وی افزود: «پس از اجرای این طرح، کارشناسان منابع طبیعی پشت میز نشستند و نه بهرهبرداری انجام شد، نه کاشت درخت صورت گرفت و نه تولید نهال ادامه یافت.»
او همچنین تعطیلی بسیاری از نهالستانها و تغییر کاربری آنها به زمینهای زراعی و باغی را از دیگر پیامدهای این سیاست نادرست دانست و تأکید کرد: «نتیجه این تصمیم اشتباه، افزایش چندبرابری قاچاق چوب بوده است، بهگونهای که قاچاقچیان شبانه در جنگلها فعالیت کرده و چوبهای بریدهشده را به انبارهای خانگی یا صنعتی منتقل میکنند.»
عباسی از وجود شبکههای مافیایی چوب خبر داده و افزود: «قاچاقچیان حرفهای با تجهیزات کامل، شبانه درختان را قطع کرده و با تبانی، چوبها را به کارخانهها منتقل میکنند.»
وی ادامه داد: «در گذشته، کارخانهها ۱۰ درصد چوب موردنیاز خود را از طریق زراعت چوب تأمین کرده و مابقی را از جنگلها برداشت میکردند. اما اکنون، پس از سیاست ممنوعیت قطع درختان جنگلی، برخی کارخانهها برای تأمین مواد اولیه خود به قاچاقچیان حرفهای روی آوردهاند.»
جنگل هیرکانی مرد و قربانی سیاستهای اشتباه شد
جنگلهای هیرکانی آخرین نفسهای خود را میکشند. اگر این میراث ارزشمند طبیعی با همین سیاستهای نادرست اداره شود، کارشناسان پیشبینی میکنند که تا سه دهه آینده، تنها در عکسها و کتابها میتوان اثری از آن یافت که تیتر آن را میتوان از مرحوم علی حاتمی اقتباس کرد و نوشت: جنگل هیرکانی مرد از بس که جان ندارد.
عوامل متعددی همچون قطع بیرویه درختان، تغییر کاربری اراضی، آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی، و تغییرات اقلیمی به تسریع روند تخریب این جنگلها دامن زدهاند. در حالی که این جنگلها نقش حیاتی در حفظ تنوع زیستی، تنظیم اقلیم و تأمین منابع آب دارند، نبود برنامهریزی جامع و اجرای ضعیف قوانین حفاظتی، خطر نابودی کامل آنها را دوچندان کرده است.
فقط با اقدام فوری و اجرای سیاستهای پایدار میتوان این گنجینه طبیعی را از نابودی نجات داد. افزایش نظارت، کاشت درختان بومی، آموزش جوامع محلی، و اجرای قوانین سختگیرانه علیه متخلفان، از جمله راهکارهایی است که میتواند به بقای این جنگلهای ارزشمند کمک کند و اگر این قوانین بهدرستی اجرا نشود بهجرئت میتوان گفت: هیرکانی مرد از بس که جان ندارد.
پایان پیام
نویسنده: زهره درگاهی
در گلونی بیشتر بخوانید: