وطن پرستی حقیقی
به گزارش گلونی در کانال بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار متنی درباره وطنپرستی نوشته شده که وطنپرستی راستین را نه در شعارهای بزرگ و خودستایانه، بلکه در شناخت کاستیها و تلاش برای اصلاح آنها بیان کرده است و در ادامه این متن بخشی از سخنان زندهیاد احسان یارشاطر را میخوانیم:
«در کشور ما یک نوع وطنپرستی کاذب هم دیده میشود (یا به وجود آوردهاند) و گاهی به صورت نوعی خودپسندی ملی جلوهگر شده است. وطنپرستی حقیقی آن است که هرکس عیبهای ملت و کشور خود را بداند و به قصد اصلاح بازگوید نه بهمنظور ایجاد عقده حقارت. اما همانقدر که عقده حقارت بد است، عقده خودستایی و خودبزرگنمایی بیجا هم که اغفالکننده و خوابآلودکننده ملت است بد میباشد. وطنپرست گاهی در نظرها آنچنان کسی است که از هر چیز در ایران است تعریف کند و همهچیز کشور را مهمتر از هر جای دیگر بداند. غالباً میشنویم و در جراید میخوانیم بزرگترین کارخانه یا بزرگترین سد یا بزرگترین … را در دنیا یا خاورمیانه داریم، درصورتیکه اگر با دقت رسیدگی کنیم شاید چنین نباشد. ما باید در این قبیل امور همان روشی را پیش بگیریم که ملل بزرگ دنیا دارند نه نودولتان … معتقدم که باید با سیاست استعماری در ادبیات مبارزه کرد. باید تا سرحد امکان و با اندازهگیری عاقلانه همه حقایق را گفت و نوشت تا معایب و نقائص رفع و اصلاح شود. در عین حال باید ملت را به گذشته افتخارآمیز خود متوجه کرد و به آینده امیدبخش نه یأسانگیز نوید داد، اما نه به نحو مبالغتآمیز و بر خلاف حقیقت.»
زندهیاد احسان یارشاطر میگوید:
«به گمان من وطنپرستی راستین بیش از همه این است که هر کس در هر کاری که هست به مقتضای آن وفا کند و داد آن را بدهد. اگر پزشک است صمیمانه در درمان بیماران بکوشد. اگر معلّم است همه در بند تربیت شاگردان خود باشد. اگر کارمند اداره است خود را خادم مردم بداند. اگر در کار سیاست است بهبود حال مردم و مصالح راستین کشور را راهنمای گفتار و کردار خود قرار دهد و اگر سرباز یا فرمانده است خود را برای دفاع آماده بدارد و از دشمن نگریزد. این اصلی است که اگر رعایت شود و به تربیت در ضمیرها خانه بگیرد، مردم را از جنگ و ویرانیها و مصائب آن در امان نگاه خواهد داشت.
وطنپرستی راستین و خدمت به جامعهای که ما را پرورده است این است، فراتر از این کسی که وطن خود را بهراستی دوست دارد در آبادانی آن میکوشد، اگر بتواند به علم و فرهنگ و ادب آن خدمت میکند و هم غافل نمیماند که آسایش او به آسایش دیگران وابسته است، عواطفی هست که برتر از علاقههای شخصی و ملّی است. راستی و خیرخواهی و ترحّم و آنچه آدمیت و انسانیت خوانده میشود از این گونه است.
مطلوب آن است که نخست ریای وطنپرستی به معنی رایج آن را بشناسیم و زیان آن را دریابیم. دیگر آنکه کوشش ما همه برای آماده کردن ذهنها برای دفاع از خود باشد نه هجوم و دستبرد به دیگران. سوم آنکه در عین آنکه در حفظ آب و خاک و فرهنگ خود و ذخایر و مفاخر ملّی میکوشیم از این نکته غافل نمانیم که اگر ملّتپرستی مرحلۀ پیشرفتهتری از قبیلهپرستی و کشمکشهای عشیرهای است، جهاندوستی نیز مرحله تکاملیافتهای از وطنپرستی است. میتوان آن را ترویج کرد و عشق آن را در دلها نشاند و امیدوار بود که کوششهای آغازین در راه این هدف روزی پیروز شود و رنج جنگ و زیان ستیزه و کشتار بهتدریج از میان برخیزد.»
پایان پیام
بیشتر بخوانید: