چرا اینقدر دایره واژگان زشت و بیادبانه ما ایرانیها غنی و گسترده است
چرا اینقدر دایره واژگان زشت ما ایرانیها غنی است؟
پایگاه خبری گلونی سمیه باقری حسنکیاده: دبیر تحریریه گفت: یا کامنتها را ببند یا برگرد ببین چه مینویسند؛ مسئولیت این کامنتها با ماست.
گفتم: فکر نمیکردم برای این مطلب هم فحش بنویسند.
گفت: تو ممکن است عکس خرس بگذاری اما مردم زیرش فحش بنویسند. پس برو چک کن.
خطابم همانها هستند که قوت غالبشان حرفهای رکیک است و زکاتشان فحشهای جدید و ناب!
چرا اینقدر دایره واژگان زشت ما ایرانیها غنی است؟
واقعا چرا اینقدر مودبید؟!
چرا اینقدر در تلاشید که فرهنگ نداشتهتان را به رخ بکشید و بعد هم وقتی حرف از غنای فرهنگی شد لبخند ملیحی گوشه لبانتان بگنجانید و بادی به غبغب بیندازید و از بالا به فرهنگ همه جهان نگاه کنید و ادعای تاریخ هزار سالهتان را در بوق و کرنا کنید؟!
راستی! چه کردهاید که با این حجم از کتابنخوان بودنتان دایره واژگان بیفرهنگیتان اینقدر غنی شده است؟!
ترامپ اگر از شدت غنیسازی واژگان زشت شما قشر فرهیخته ایرانی که کم هم نیستید، آگاه بود، دور اورانیوم و هسته و هر چه انرژی از آن ساطع میشود را خط میکشید و خجل تحریمها را میبوسید و میگذاشت کنار.
چرا که 《هرگز ملتی اینگونه فجیع به کشتن فرهنگ و اصالت و شخصیت خود برنخاسته که ما》.
میدانم که روانشناسها یکی از علل خشونت کلامی را ناکامی میدانند.
چرا که فرد ناکام به دلیل نرسیدن به خواستهاش دچار عدم توازن در وجودش میشود و در نتیجه داغ کردن همان وجودش راهی جز خشونت کلامی نمییابد و بعد جهت خنک شدن همان جا که داغ کرده آنقدر فحش میدهد که خنک شود!!
اینطور شبیه ناکامها نگاه نکنید. من هم میدانم که همه سرشار از ناکامیهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و شغلی و روانی هستیم.
خب که چه؟ که هر چه از دهانمان درآمد بگوییم؟ باشد؛ قبول.
فقط نمیدانم که چرا هر چه از دهان شما فرهیختگان درمیآید باید زشت و رکیک باشد؟
چرا نمیتوانید در خشونت کلامیتان به جای فحش فریاد بزنید و میانه همان فریاد دو کلمه حرف حساب بزنید؟
چرا اینقدر دایره واژگان زشت ما غنی است؟
باور کنید بچههای ما گوش درد بگیرند بهتر از این است که بیادب بشوند.
همان روانشناسان برای این مشکل هم پاسخ دارند. آنها نداشتن مهارت گفتگو را دلیل بر فحاشی میدانند.
که البته این مهارت نداشتن فقط شامل حال شما بیادبان فرهیخته! نمیشود که مشکلی است جهانشمول!
شما یادتان نمیآید. یک سال را در جهان گذاشته بودند به نام سال 《گفت و گوی تمدنها》.
آنقدر همه مردم جهان ذوق زده شدند که چندتایشان هواپیما برداشتند و زدند به برجهای دوقلوی آمریکا! یعنی ندید بدید هستیم در حد جهانی!
چرا اینقدر بیادبیم
حالا شما ایرانی بیادب بیفرهنگ به همین ندید بدید بودن، چند سطل کتابنخوان بودن و چهار پیاله یادگیری اجتماعی و دو بشکه مشکلات اجتماعی را هم اضافه کن و لغتنامه ذهنت را هم خالی از واژگان مناسب برای گفت و گو در زمان خشم در سفر و غیر سفر تصور کن.
میشود همین آش تلخ و تندی که برای زبان و فرهنگ و شخصیت ملیمان پختهاید و اصرار هم دارید که همه از آن میل کنند؛
میخواهد ورزشکار باشد یا سیاستمدار یا هنرمند، آدم باشد یا نباشد، دوپا باشد یا چهارپا، جهنده باشد یا خزنده، تخمگذار باشد یا پستاندار، شی باشد یا نه، منقول باشد یا غیر منقول…
واقعیت این است که ما آشپز و نوع آش ( شما بخوانید رفتار) را خودمان انتخاب میکنیم؛ چون بلانسبت شما بیادبان، همگی آدمیم.
کسی نمیتواند به ما تحمیل کند که در اوج ناکامی و خشم فحاشی کنیم یا کتک بزنیم یا سکوت کنیم.
اصولا آدمها این قابلیت (همان آپشن!) را دارند که انتخاب کنند بین درست حرف زدن و غلط حرف زدن، بین راستگویی و دروغگویی، بین متشخص بودن یا از هفت دولت آزاد بودن.
لطفا کمی در انتخابهای کلامیتان با دقت بیشتر عمل کنید، شما میتوانید!
پایان پیام
کد خبر : 120806 ساعت خبر : 1:28 ب.ظ