حق حساب عبور از تونل و حکایت آنها که شمردن را خیلی خوب بلدند

حق حساب عبور از تونل و حکایت آنها که شمردن را خیلی خوب بلدند

پایگاه خبری گلونی، عبدالله مقدمی: می‌گویند در زمان‌های قدیم حاکم شهر، بر بینوایی خشم گرفت.

دستور داد به پشتش ده هزار چوب بزنند.

بینوای مذکور بعد از شنیدن فرمان، بلند خندید و گفت: «جناب حاکم! یا شمردن بلد نیستید یا پشت‌تان چوب نخورده است!»

خب الان من بگویم، «حالا حکایت ماست» ممکن است شما بفرمایید: «روی چه حسابی این حرف را می‌زنی؟»

آن وقت من مجبورم روزنامه را جلوتان پهن کنم و خبر احتمال اخذ عوارض سه هزار تومانی از خلق‌الله را در تونل‌های شهر تهران، نشان‌تان بدهم و بگویم: «به نظر شما بعضی از این حضرات مسئول، شمردن بلدند؟»

حق حساب عبور از تونل و حکایت ما

راستش حالا که فکرش را می‌کنم، می‌بینم سوالم بی‌جا بوده. معلوم است که شمردن بلدند. ماشاءالله هرکدام‌شان هفت، هشت تا مدرک دکترا و هفتاد، هشتاد تا مقاله بین‌المللی و هفتصد، هشتصد تا اختراع و اکتشاف دارند برای خودشان. مگر می‌شود نتوانند بشمرند؟ مگر امکان دارد نتوانند با خودشان حساب کنند که یک بنده‌خدا با حقوق یک میلیون و دویست هزار تومانی، اگر مجبور شود روزی دو بار از این تونل‌ها عبور کند، باید ماهی صدوهشتادهزار تومان فقط «حق تونل» بگذارد بغل هزینه آب و نان زنِ و بچه‌اش؟

فی بازار برای حق حساب عبور

بله، مطمئنم که فی بازار دست‌شان است. پای حرف‌شان هم که بنشینی درست مثل راننده‌های محترم تاکسی دو تا قیمت لنت و لاستیک و فلان و بیسار جلویت می‌گذارند و به این نتیجه می‌رسانندت که تازه کلی به شما حال داده‌اند تا به سه هزار تومان راضی شده‌اند. به نظر بنده کمترین هم، ما مردم نباید خیلی خودمان را اذیت کنیم.

به هر حال پیشنهادی است که داده شده است. بهتر است به‌جای این کارها «این مسئولان» را ببریم پیش «آن مسئولان» که می‌فرمایند هیچی گران نشده و حقوق‌ها فوقِ فوقش بیست درصد، (تازه اگر بشود) اضافه می‌شود. بلکه ایشان با اوشان صحبتی کنند و متقاعدشان کنند که حقوق ما را هم به نسبت همین پول تونل حساب کنند!

منتشر شده در هفته نامه آتیه نو شماره ۱۸۶

پایان پیام