۲۴ تن میلگرد که چیزی نیست؛ بزرگتر از این‌ها را بردند

۲۴ تن میلگرد که چیزی نیست؛ بزرگتر از این‌ها را بردند

به گزارش گلونی نگهبان کارخانه‌ای که ۲۴ تن میلگرد سرقت کرد دستگیر شد.

فرمانده انتظامی خراسان جنوبی از کشف سرقت ۲۴ تن میلگرد در شهرستان سربیشه خبر داد.

نگهبانی که از حوزه استحفاظی خود دزدی کند یکی از بزرگترین تناقضات دنیای امروز است.

مانند سگ گله‌ای که خودش قبل از آمدن گرگ‌‌ها، به گله بزند و گوسفندان را بدرد.

در این اتفاق سگ گله نه از تیزی پنجه‌هایش استفاده می‌کند، نه از هوش بالایش، نه از توان جسمانی خاصش و نه از قدرت دوندگی پاهایش. او فقط از یک چیز استفاده می‌کند: اعتماد.

بله سگ گله از اعتمادی استفاده می‌کند که به او شده است.

وگرنه اگر آن اعتماد نبود پشیزی هم دست سگ را نمی‌گرفت.

چون نه پنجه‌های تیز گرگ را دارد، نه دندان‌های بران او را. نه همش گرگ و روباه را داشت و نه حتا سرعت دویدن او را. سگ هیچ امتیازی برای این کار نداشت الا آشنایی و اعتماد.

گفتیم دزدیده شدن میلگردها توسط نگهبانی که باید مراقب آن‌ها می‌بود جزو بزرگترین تناقضات دنیای امروز است. منتها نه در کشور ما. اینچنین اتفاقات در کشور ما بسیار روی می‌دهد.

حالا این نگهبان طفلک که فقط ۲۴ تن میلگرد را برده. هستند افرادی که به آن‌ها اعتماد شد و بیشتر از این‌ها را بردند و خوردند و یک آب هم رویش.

۲۴ تن میلگرد که چیزی نیست؛ بزرگتر از این‌ها را بردند

بالاخره خب آدمی است و ممکن است جایی پایش بلغزد و مرتکب اشتباهی شود. پول و ثروت و قدرت هم که وسوسه کننده است و ممکن است هرکسی را هوایی کند تا از بیت‌المال مقداری بردارد و برود.

مردم ما مردم فهیمی هستند و این نکات را درک می‌کنند و خیلی به این خاطر از دست اختلاس‌گران و نگهبان اقتصاد و فرهنگ کشور خود ناراحت نمی‌شوند.

اما چیزی که مردم ایران را ناراحت می‌کند این است که این بزرگواران، آن مال و ثروتی که بار زدند را به خاطر اعتماد مردم و آشنابازی و رانتی که داشتند نمی‌‌دانند و آن را نشأت گرفته از هوش بالای خود و ژن برتر خانوادگی قلمداد می‌کنند.

این است که مردم ما را عصبی می‌کند. این است که حس می‌کنند فریب خوردند. این است که نفرت را در دل مردم می‌کارد.

این آقایان و بانوانی که فکر می‌کنند به خاطر زحمات و تلاش و هوش بالا و ژن برتر خود به این همه مال و مکنت رسیدند سخت در اشتباه هستند.

چراکه مثل همان مثال سگ گله، اگر این‌ها آشنا نبودند و به آن‌ها اعتماد نمی‌شد، پشیزی هم دست‌شان را نمی‌گرفت و عرضه رسیدن به این جا را نداشتند.

پایان پیام

نویسنده:محسن فراهانی

کد خبر : 170999 ساعت خبر : 7:11 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=170999
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات