روزی که سنگ پا اندازه سکه طلا با ارزش شد
روزی که سنگ پا اندازه سکه طلا با ارزش شد
به گزارش گلونی تصور کنید یک چیز مسخره خریدهاید و الان آن چیز مسخره گران شده است.
یا همینطور الکی یک زمین، ماشین، مقداری طلا و… خریدهاید و حالا گران شده است. درباره این موضوع چه مینویسید؟
این موضوع، تمرین کلاس طنزنویسی با رضا ساکی است که به صورت آنلاین در گلونی برگزار میشود.
برخی از مطالب شرکتکنندهها را با هم میخوانیم:
سنگ طلای قزوین
راستش من از اول میدانستم که در این مملکت بالاخره روزی سنگ پا گران خواهد شد.
اصلا سالها بود که منتظر این لحظه بودم چون با گسترش رو، در این مملکت، نوبتی هم باشد دیگر نوبت سنگ پا، آن هم از نوع قزوینیاش بود.
همان سالی که برای عید دیدنی رفته بودیم خانه خاله جان در قزوین، و بعد رفتیم و در بازار قزوین چرخیدیم و من چشمم به سنگ پاها افتاد و تصمیم گرفتم که همهشان را یکجا بخرم، میدانستم که آخر سر اتفاق خوبی خواهد افتاد.
راستش سوراخهای سنگ پا جوری عمیق بود که آدم را از صد تا کتاب خوانده و نخوانده بیشتر به تفکر وا میداشت و سطح سنگ پاها جوری برق میزد که من مطمئن شدم میشود یک روزی این سنگ پاها را به جای طلا به ملت قالب کرد.
به علاوه سنگ پا، سفت و سیاه و محکم بود و از هیچ چیز و هیچ کس کم نمیآورد و مطمئن بودم بالاخره هر چیز سفت و محکمی یک روز قدر و ارزش خودش را پیدا میکند.
همهشان را یکجا خریدم و در انباری خانه دپو کردم تا روزش برسد.
روزی که سنگ پا اندازه سکه طلا باارزش شد
بعد از دیروز که یک دفعه فک و فامیل و دوست و آشنا یکی یکی به من زنگ میزنند و میگویند که یک دانه سنگ پا داری به ما بدهی، فهمیدم که خبرهایی شده، البته که زود وا ندادم و داشتن تعداد زیادی سنگ پا را انکار کردم، کمی هم ناز کردم که بابا تعدادشان کم است و باید بیشتر فکر کنم.
بعدش سریع رفتم سراغ اینستاگرام که بهترین منبع برای شنیدن خبرهای زودهنگام و زود بازده است و چیزی که در آنجا فراوان است رو، برای همین هم سنگ پاها این شکلی قدر و ارزش پیدا کرده است.
دیدم بله، بالاخره روز موعود فرا رسیده و هر دانه سنگ پا اندازه یک سکه طلا رشد کرده جوری که میشود با افتخار در مجالس عقد و عروسی به عروس یک سنگ پا کادو داد و تا آخر عمر عروس و داماد از هدیه گرفته، پشتک و وارو بزنند و یاد آدم بکنند.
خلاصه این طوری بود که من پولدار شدم و الان هم، با شم بینظیر تجاریام مشغول سرمایهگذاری بر روی کالای بینشان بعدی هستم.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه کرکهآبادی
کد خبر : 174492 ساعت خبر : 5:25 ب.ظ