شام انگلیسی و مرد ایرلندی
شام انگلیسی و مرد ایرلندی
به گزارش گلونی سالها پیش، در یک شب سرد برفی، در رستورانی مجلل در لندن، چند کنتس و دوشس بسیار موقر و تحصیلکرده مشغول صرف شام بودند.
خب، ما از وسط قصه رسیدیم و نمیدانیم چرا هر چه بیرون سردتر میشد، سر آنها گرمتر و گرمتر میشد.
صحبت از مردهای آن دوره و زمانه شد. دوشسی که از همه فاضلتر و استاددانشگاهتر بود گفت: «مردان انگلیسی سر و وضعشان سر و وضع پاریسیهاست ولی حرف زدنشان حرف زدن ایرلندی.»
دیگو، پیشخدمت رستوران که از ایادی آمریکای جنوبی بود، این حرف را شنید و توطئهای خبیثانه در ذهن بیمارش نطفه بست. کافی بود حرف دوشس را به گوش درشکهچی ایرلندی جلوی رستوران برساند.
فردای آن روز، ایرلندیهای مقیم لندن جلوی عمارت دوشس جمع شدند و علیه او شعار دادند.
پیشکار عمارت، طومار بهدست، روی بالکن آمد تا پیام دوشس را برای جمعیت قرائت کند.
شام انگلیسی و مرد ایرلندی
ایرلندیها با دیدن پیشکار آرام شدند. انتظار زیادی نداشتند و با یک عذرخواهی ساده میرفتند دنبال بدبختیشان. آخر صدقه سر نخستوزیر و کابینهاش، مردم چنان تا خرتلاق در لجن مشکلات فرو رفته بودند که فعال اجتماعی بودن اولویت هزارمشان هم نبود.
ولی دوشس باهوش که از آن توطئه باخبر شده بود، گله کرده بود که چرا به حرفهای مثبت آن شبش کملطفی شده و اظهارنظرش در مورد ایرلند بیش از حد مورد توجه قرار گرفته است.
این را هم گفت که او در خیابان داونینگ، که ایرلندیهای فراوانی دارد ساکن است و خود او هم یک جورهایی عروس ایرلندیها محسوب میشود.
معترضان که دیدند حتی همان حداقل هم نصیبشان نشد تصمیم گرفتند سه شب و سه روز به اعتراض ادامه دهند ولی شب اول خیلی سرد بود و برنامهی شبانهروزی بودن اعتراضات کنسل شد.
روز چهارم، پیشکار دوشس دوباره روی بالکن آمد و این بار گفت حالا که دوشس خوب فکر میکند میبیند منظورش از «ایرلندی»، نه قوم فوقالعادهی ایرلندی، بلکه فیلم «مرد ایرلندی» بوده که در سال ۲۰۱۹ تولید و نامزد ۱۰ جایزه اسکار خواهد شد.
همین نشان میدهد او ایرلندیها را مردان آینده میداند. وی افزود دوشس از هیچ کس نمیترسد، چون بسیار بسیار شجاع است.
ایرلندیها که قانع نشدند هیچ، اسکاتلندیها و ولزیها هم به اعتراضات پیوستند.
آمدن پیشکار دیگر جواب نمیداد. این بار، مالک رستوران کذایی به بالکن آمد و گفت:
«حالا اگر فهمیدید. منظور دوشس فیلم «مرد ایرلندی» بوده و دوشس آن شب اساسا برای کمک به یک ایرلندی غرقشده در رود تیمز به رستوران آمده بود.
به درشکهچی گفته بودیم موقع حرفزدن دوشس نعل اسبش را محکم بکوبد که صدا به صدا نرسد، ولی او کاری کرد که فکر کنید به قوم غیور ایرلندی اهانت شده است.
شما اگر در رستوران بودید عمرا صدای دوشس را میشنیدید. حتی در دورهمی قبلی، جناب دوک کلی تعریف تمجید الکی و بیخود به ناف ایرلندیهای بزرگوار بسته بود. هدف ما از دایر کردن این رستوران شاد کردن شما در دوران سخت آنفولانزای اسپانیایی است.»
با اینکه این بار از اول قصه رسیدیم ولی باز هم نفهمیدیم چرا هر چه هوا سردتر میشد، مالک رستوران سرش گرمتر و گرمتر میشد.
مردم، هاج و واج نگاهی به هم انداختند، کاسهکوزههایشان را جمع کردند و متفرق شدند. دوشس از داخل عمارت و در تکمیل فرمایش مالک رستوران فریاد زد: «تازه استاد کمبریج هم هستم. با شش فوقلیسانس و چهار لیسانس!»
پایان پیام
نویسنده: مسعود توکلی
کد خبر : 191033 ساعت خبر : 8:04 ب.ظ