وقتی جنسیت از سلامت بچه ها مهمتر میشود
وقتی جنسیت از سلامت بچه ها مهمتر میشود
به گزارش گلونی سمیه فراهانی درباره ارجحیت جنسیت از سلامت نوزادان، نوشت:
+ چندتا بچه داری؟
-دو تا. یه دختر یه پسر
+ پس جنست جوره!
بیشتر والدینی که دو فرزند دختر و پسر دارند این مکالمه را شنیدهاند. آیا نظر فرزندان غیر همجنس هم همین است؟ به نظرشان با هم جورند؟ یا دوست دارند با خواهر یا برادرشان هم مدرسه ای باشند.
در سرویس و مسیر مدرسه، در بازیهایشان، در تفریحاتشان. آیا وقتی بزرگ میشوند دغدغههایشان یکسان است؟
مثلاً آیا یک خواهر چهل ساله هر روز به برادرش زنگ میزند و از رفتار فرزندان شکوه میکند و روزمرگیهایش را با او در میان میگذارد؟ «فلان غذا را چجوری درست میکنی؟»، «لباست را از کجا خریدی؟»، «میای فردا با هم بریم باشگاه؟» و … .
و برادر چهل و چند ساله از سیاست و اقتصاد و شرایط کاریش و اینکه از صبح تا شب باید سگ دو بزند تا شکم زن و بچهاش را سیر کند و هیچکدام قدردان نیستند با خواهرش درد و دل میکند؟
وقتی جنسیت از سلامت بچه ها مهمتر میشود
امروزه بسیاری از والدین دوست دارند به قول معروف جنسشان جور باشد. هم دختر داشته باشند هم پسر تا به قول خودشان، داشتن هر دو را تجربه کنند.
سالها پیش اما قضیه کمی فرق میکرد. تمایل به داشتن فرزند پسر در جامعه غالب بود. بعضی از والدین نذر می کردند که اگر خداوند پسری به آنها عنایت کند نامش را از اسامی ائمه معصومین(ع) انتخاب کنند یا به زیارت امام رضا(ع) ببرند.
ولی ندیده و نشنیدهایم که در آن سالها کسی نذر کرده باشد دختردار شود و دخترش را برای زیارت به مثلاً قم یا جای دیگری ببرد. دختران این خانوادهها از توجه کمتری برخوردار میشدند.
پسری که با دعا و نذر و نیاز متولد شده بود، در خانواده سوگولی بود و با بیشترین حد توجه و رسیدگی بزرگ میشد.
اما…
گاهی و در برخی موارد، تاکید میکنم در برخی موارد، جوان قدردان این همه محبت نبود که هیچ طلبکار خانواده هم میشد. اگر موتور داشت، میگفت چرا ماشین ندارم. اگر حساب بانکی داشت میگفت چرا موجودیام اینقدر کم است.
حالا مادر صبح به صبح چادر سر میکند سر کوچه میرود برای پسر جوانش نان تازه میگیرد. غذای مورد علاقهاش را میپزد اما پسر همچنان طلبکار است؛ «این نونا خمیره»، «چرا غذات این جوریه؟!».
در مقابل فرزند جوانی که بدون نذر و نیاز والدین و فقط خواست خداوند به دنیا آمده، میداند پوست دست مادر به کدام مایع ظرفشویی حساسیت دارد. قرصهای فشار خون پدر را مرتب یادآوری میکند. آیا طرز فکر یا شیوه تربیتی این خانوادهها با هم مغایر بوده که فرزندانی این چنین متفاوت بار آوردهاند؟ یا ذات فرزندان با هم فرق دارد.
سالها پیش دوستی تعریف میکرد دختر دوم خانواده بوده، مادرش آنقدر از تولدش و این که پسر نبوده، ناراحت شده که یک روز از صبح تا عصر بهش شیر نداده! همین مادر وقتی پسردار شده از ذوقش نمیدانسته چه کار کند.
البته شاید گاهی فشار از سوی همسر و خانوادهاش باعث چنین بیرحمیهایی در قبال فرزندان میشده، تا جایی که انسان فکر میکند ایران چهل سال پیش چه کم از عربستان هزار و پانصد سال پیش داشته.
امروزه اوضاع بسی تغییر کرده، مادر جوانی که فهمیده فرزند دومش هم پسر است بسیار ناراحت است که چرا دختر ندارد تا در آینده غمخوار داشته باشد؟ گریه میکند و بیقرار است. آیا دختر بیست ساله همصحبت خوبی برای مادر شصت سالهاش خواهد بود؟ یا دلش میخواهد با خواهر همنسلش هم کلام شود؟
امروز برخی مادران از آن سوی بوم میافتند. تمایل به داشتن فرزند دختر بیشتر شده و نذر میکنند اگر دختردار شدند نامش را نامی مذهبی بگذارند.
نمیدانم توجه بیشتری نصیب این دختران نظر کرده میشود یا خیر. آیا برادران آنها از بیتوجهی والدین شکایت نخواهند کرد؟
حالا چند سالی است که در تقویم کشورمان روزی به عنوان روز دختر نامگذاری شده است. زمانه عوض شده، حالا خانواده، روز دختر را جشن میگیرند، هدیه میخرند، استوری میکنند و پسرشان نظاره میکند. نمیدانم دختران امروزی فرزند خلفی برای والدینشان خواهند بود یا خیر.
روی صحبت من نه با مادران دهههای گذشته که با مادران و نومادران امروز است. اینکه به خواست آفریننده یکتا تسلیم باشیم. بدانیم تنها اوست که از صلاح و عاقبت امور آگاه است. اگر فرزندی به ما عنایت میکند دعا کنیم برای سلامتی و صلاحیتش نه جنسیتش.
پایان پیام
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید
کد خبر : 269081 ساعت خبر : 10:15 ق.ظ
ما تمام خواسته هامونو از خدا میخوایم.سلامتی.خونه بزرگ تر.داشتن فرزند و جنسیت شان هم مثل بقیه خواسته هاس.فرقی نداره.نوع تربیت وذات و ژنها هم در شکل گیری شخصیت بچه موثرند