آقای رییس جمهور! به ورزشگاه بیایید
آقای رییس جمهور! به ورزشگاه بیایید
به گزارش پایگاه خبری گلونی، ارسلان اشرفی، روزنامهنگار ورزشی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
فریدون زندی که پشت توپ ایستاد، قلب استادیوم میتپید. بحرینیها سمت چپ محوطه جریمهشان خطا داده بودند و ایران دلخوش بود به سرزنهایش. علی دایی و وحید هاشمیان مقابل دروازه بودند و مهدی مهدویکیا داشت بیتابی میکرد. فریدون سانتر کرد و جمعیت با محمد نصرتی همزمان به هوا پریدند.
ایران گل زده بود و با این برد، صعودش به جامجهانی ۲۰۰۶ آلمان مسجل میشد. دوربینهای تلویزیونی میخواستند همه انفجار درون زمین و روی سکوها را یکجا به تصویر بکشند، اما در میان همه فریمها، چند ثانیه طلایی هست که انگار مونتاژ شدهاند.
تصاویری از سیدمحمد خاتمی؛ رییس دوران اصلاحات، که در آن روز بهاری به استادیوم آمده بود تا به تماشای دیدار ایران و بحرین بنشیند.
بختمان بلند بود که آمدن او، با برد ایران و موفقیت همراه شد و اولین و آخرین حضور رییسجمهور اصلاحات در استادیوم به خاطرهای خوش سنجاق شد.
مردی نشسته با عبای روشن، که برای گل ایران دست میزند و میداند که جمعیت در آن لحظه بیش از همیشه دوستش دارند. تصاویر و خاطراتی که برای فوتبال ما ابدیاند.
خاتمی چند هفته بعد با ریاستجمهوری خداحافظی کرد و هنوز مانده بود تا ممنوعیتهایش از راه برسند.
پس از او محمود احمدینژاد هم به استادیوم رفت. دیدار ایران ـ عربستان با سرمربیگری علی دایی. باخت ما و رییسجمهور عصبانی که آمده بود در جشن عمومی شریک باشد؛ اما اینبار هم خاطرهاش ترش بود.
شاید برای همین زودتر صندلیاش را ترک کرد و همانموقع که میرفت، درجا، حکم برکناری علی دایی هم صادر شد؛ مثل دستوراتی که رییسها در آفریقا میدهند. حکمی که حتی اگر دل مردم را خنک کرد، تاریخ دربارهاش بد گفت.
آقای رییس جمهور! به ورزشگاه بیایید
ما عادت نداریم رؤسا را آن بالا ببینیم. آنها با فوتبال و ورزش غریبهاند. از جاهایی میآیند و لباسهایی بر تن دارند که قرابتی با هیاهوی ورزش و شور و حالش ندارد.
ربطی به دیروز و امروز ندارد؛ احمدینژاد و کاراکتر ویژهاش را اگر کنار بگذاریم، استادیومهای ورزشی همیشه خلأ حضور سیاستمداران را احساس کردهاند و اغلب رابطهشان با زندگی جاری در خیابان، قطع است.
احتمالا نه میدانند که در شهر، در لایههای زیر زندگی چه میگذرد و نیازی به دانستنش احساس میکنند. این حسرت بزرگ، همیشه با ما بوده که مسؤل بلندمرتبهای را در یک ورزشگاه و اتفاقی ملی ببینیم.
در جام جهانی قبل، همان عکس مشهور از حسن روحانی با لباس ورزشی، نشسته مقابل تلویزیون به تماشای بازی تیم ملی، کافی بود تا همه ذهنیتها به هم بریزد. چقدر محبوبتر شد لابد.
هرچه گفتند که طرز نشستنش باسمهای است و آن لیوان چای و میوه و تنقلات روی میز برای عکاسی چیده شدهاند، هرچه انتقاد شد که کار نمایشی است، چیزی از تأثیر عجیب تصویر کم نشد.
اینکه رییسجمهور هم یک آدم عادی است و بازی تیم ملی برایش مهم است و اینکه مینشیند فوتبال نگاه میکند، برای مردمی که مسؤلانشان را همیشه در ابرها دیدهاند و همیشه از پشت شیشههای اتومبیلهای ضدگلوله، یا در میان محافظان و در ماشین تماشایشان کردهاند، شیرین و باورنکردنی بود؛ اتفاقی که تکرار نشد، روال نشد.
آنقدر که فکر کنیم آن حرفها همه درست بوده است؛ همهچیز چیده شده تا عکسی ثبت شود و شویی داده شود. فکر کنیم او هم یکی مثل بقیه است. ورزش برایش وسیله خودنمایی و جلب محبوبیت است.
در روزهای پیش از انتخابات، شنیدیم رییسجمهور میخواهد برای بازی ازبکستان به استادیوم بیاید.
راستش آن روزها این حرف شبیه وعده بود. نوشدارویی که میتوانست به حیات سهراب قد ندهد. انتخابات جدّی بود و رقابت سنگین و هر احتمالی را میشد داد.
اما اینکه رییسجمهور نیمنگاهی به فوتبال و تیم ملی و سرنوشت آن، نیمنگاهی به احساسات مردم داشته باشد، جالب بود. آن دوران رد شد و حسن روحانی ریاستجمهوریاش را تثبیت کرد و چیزی به بازی ازبکستان نمانده است.
لابد خرابکاری اخیر و بحرانیشدن وضعیت مملکت، کار را سختتر هم کرده است. لابد مشاوران رییسجمهور بیش از پیش به او هشدار میدهند که مراقب باشد و پا به اجتماعات نگذارد. به او خواهند گفت که این بازی چقدر حساس است و چقدر دوربین روی آن زوم خواهد بود و نباید دست از پا خطا کرد.
تیم ملی میخواهد صعود به جامجهانی را جشن بگیرد و چه عالی که شما هم باشید. چه احساس امنیتی به همه خواهد داد. اینکه ترسی در کار نیست و زندگی ادامه دارد و پرچم بالاست.
آقای رییس جمهور! به ورزشگاه بیایید
عضو اینستاگرام گلونی شوید و اخبار روز ایران و جهان را دنبال کنید.
کد خبر : 44078 ساعت خبر : 9:12 ب.ظ