کاربری کودکان در مترو
معمولا بچهها کمتر در فضای مترو دیده میشوند مگر این کودکان مظلومِ کار که آدامس و دستمال کاغذی میفروشند…
معمولا بچهها کمتر در فضای مترو دیده میشوند مگر این کودکان مظلومِ کار که آدامس و دستمال کاغذی میفروشند…
در ناامیدی بسی امید است. متاسفانه آنقدر تعداد دستفروشان در مترو زیاد شده که سهم هر کس از فروش به ناچیزترین میزان ممکن کاهش یافته است.
بنده روزانه در مترو شاهد چند فقره دعوا هستم که این جدلها از “حیوون وایسا اول پیاده شیم…” شروع میشود تا دشنامهای رکیک و +۱۸ و زد و خورد و گیس و گیسکشی و ریز ریز کردن البسهی یکدیگر.
بنده ابدا پسر چشم ناپاکی نیستم ولی خب گاهی آدم یک چیزهایی در محافل عمومی میبیند و دلش میخواهد!
بانوان در مترو چه میگویند. معمولا شروع کنندهی بحث یک خانم میانسال است و جلسه را با یک موضوعی از جنس خود مترو آغاز میکنند.
ما فروشندگان مترو نیاز به حمایت داریم. باید اتحادیهای تشکیل شود. بایستی سندیکایی برای پیشتیبانی از ما بوجود بیاید. بازار کساد دستفروشی در مترو.
این موبایلها هم در مترو برای خودشان داستانی دارند. پیشترها که گوشی موبایل به این فراوانی نبود مردم در مترو غالبا یا به در و دیوار زل میزدند. مترو بعد از موبایل
یک نفر وقتی جنس میخواهد محترمانه صدا میزند و قیمتها را میپرسد. دیگری انگار خدمتکار خودش را خطاب قرار میدهد( معمولا با واژهی “آهای” یا حتی “هوی!”).
ساناز گفت: من فوقم تموم شد. برای دکترا اپلای کردم کانادا. ویزامم صادر شده. تا چند ماه دیگه میرم. تو کجا مشغولی؟