در همین حین عمه خانم فرمودند: «داغ و تازه ست. الآنه دود میکنم سُلفت بیفته.» یک سرفه ناقابل شرایط غیرطبیعی زندگی ما را غیرطبیعیتر کرد. ادامه مطلب ...
«مهمان گر چه عزیز است» ولی خوب خودتان بهتر میدانید، «خفقان آرد گر آید و بیرون نرود» بهویژه اگر کرونا باشد. تابستان خود را چگونه گذراندهاید؟ ادامه مطلب ...
چه چیزهایی که برای گفتن داشتم و مأمور کتابخانه، آن چماغ به دست اخموی پشمالو، هیچوقت اجازه نداد سرریز شوند. کنکور عقب افتاد، ما به قاچ رفتیم . ادامه مطلب ...
تابستان ما هم با گرما، فعالیت شبانهروزی، شکست عشقی، رعایت پروتکلهای بهداشتی و تلاش برای شکست کرونا گذشت. تابستان کرونایی خود را چگونه گذراندید؟ ادامه مطلب ...
کرونا آمد و پدرم گفت: «باید کاری کنیم این کرونا تا پایان سال طول بکشد چون سالی که نکو است از بهارش پیدا است.» گذران تخیلی تابستان سال ۹۹. ادامه مطلب ...
قدیمترها جواب این سوال ساده بود. یا مسافرت رفته بودیم یا مهمانی، یا از صبح تا شب در پارک و سینما مشغول تفریح بودیم. تابستان خود را چگونه گذراندید؟ ادامه مطلب ...