ماموریت غیرممکن در بازگرداندن حافظه های فرمت شده
همه به من نزدیک و نزدیکتر میشدند و من با حرکات آهسته بوس و بغلهایشان را جای خالی میدادم. جوگیر بودم. ماموریت غیرممکن در بازگرداندن حافظه های فرمت شده.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...