میرزا تقی خان امیرکبیر مردی بزرگ در تاریخ ایران است
۲۰دی ماه برابر است با روزی که دشمنان امیرکبیر توانستند او را از سر راهشان بردارند.
به گزارش گلونی او یکی از بزرگمردان تاریخ ایران در دوران قاجار است.
امیرکبیر در دورانی زندگی کرد که خوب بودن و خوب ماندن سخت بود.
از سنین کودکی که به علت رنگین نبودن خونش، از امکاناتی مثل تحصیل محروم بود.
اما به واسطه شغل پدر و بردن سینی غذا برای شاهزادگان سرکلاس درس، سواد آموخت.
و توجه قائم مقام فراهانی را به خود جلب کرد.
او توانست زیرنظر قائم مقام فراهانی منشیگری، نامهنگاری و صدور احکام دیوانی را بیاموزد.
تا آنجا که قائم مقام، تحریر و نگارش پارهای از احکام و نوشتهها را به میرزا تقی خان محول کرد.
به تدریج کار او در محدوده شغل دبیری قرارگرفت و از رموز و ضوابط امور اداری و دیوانی به خوبی آگاهی یافت.
و بعد از آن به واسطه لیاقت و شایستگی که از خود نشان داد به صدراعظمی دربار ناصرالدین شاه منصوب شد.
در دوران قاجار که اگر منفعتی بود به شاهزادگان و طبقه سلطنتی میرسید و ضرر آن به مردم، امیرکبیر اقدامات مهمی انجام داد.
اقداماتی که شرایطی را فراهم میکرد تا افراد بنا به تلاش، شایستگی و آگاهیشان به مقامی دست پیدا کنند.
امیرکبیر مانند درباریان نبود که همه امکانات را برای خود بخواهد و دیگران را از داشتن آن منع کند.
میرزا تقی خان با تاسیس مدرسه دارالفنون، اعزام دانشجویان به خارج از کشور برای تحصیل، تاسیس کتابخانه، بیمارستان و اصلاح امور مالی کشور، مردم را آگاه کرد.
او دست اجانب و شاهزادگانی که برای منافع خود بیگانگان در امور داخلی دخالت میکردند را کوتاه کرد.
چراکه معتقدبود کشور به دست مردمان خودش ساخته میشود و تا جایی که توانست برای جاافتادن این مفهوم تلاش کرد.
میرزا تقی خان امیرکبیر
امیرکبیر در دوران کوتاه مدت صدارت خود(سه سال و سه ماه)، خدمتی به ایران و مردم ایران کرد که بعد از گذشت سالها از آن نام برده میشود.
صدراعظمی که به خاطر خوب بودن و خوب ماندن، دشمنان زیادی پیدا کرد.
دشمنانی که به برکناری او از صدرات هم رضایت ندادند و خواستار مرگ او شدند.
۲۰ دی ماه روزی است که امیرکبیر در حمام فین کاشان توسط حاج علیخان مراغهای معروف به حاجبالدوله به قتل رسید.
اما منش و راه امیرکبیر، الگویی است که هر انسانی میتواند با آن به سعادت برسد.
پیکر او را در کربلا و در اتاقی که درِ آن به طرف صحن امام حسین (ع) باز میشود به خاک سپردند.
پایان پیام
نویسنده: سارا ملاعباسی