کابوس نداشتن طبیعت
به گزارش گلونی زهرا شمس موگوئی ۱۶ ساله در پویش پیک زمین نوشت:
کابوس نداشتن طبیعت
«طبیعت را دوست دارم و از نبودش درگیر دلهرهام.
آری چه حیف است که سایه درختان طبیعت از من دریغ شود و چه حیف است که چمنهای در هم رفته از من دریغ شود و چه حیف است.
نیاید روزی که ناگهان طوفانی به پا شود از نوع همه گیری بیتوجهی به طبیعت و محیط زیست و نیاید روز نداشتن طبیعت و خوبیهایش.»
در گلونی بنویس تا درختی کاشته شود
نوشتههای رسیده به این پویش را اینجا بخوانید
در انتهای این کمپین جوایزی هم به بهترین نوشتهها، اهدا خواهد شد.
داستان، خاطره و یا آرزوی خود را برای زمین بنویس تا به دیگران اهمیت حفظ زمین را یادآور شوی.
صفحه این پویش در سایت ویرگول را ببینید.
اگر اهل نوشتن هستید ویرگول بهترین و سادهترین مکان برای نوشتن است.
یادت باشه که به ازای هر پست که در گلونی بنویسی، درختی کاشته خواهد شد و به بهترین پستها جایزه داده خواهد شد!
معجزه کلمات در جان زمین مینشیند.
باید از «زمین» که تنها سرمایه ماست، بیشتر از اینها بنویسیم. نوشتن یادمان خواهد انداخت که برای نجات و حفظ زمین به هم نیازمندیم.
هر پست و انتشار آن به کاشته شدن درختی ختم خواهد شد و این همان معجزه جاری کلمات است.
پس تا فرصت هست روایت خودتان را از زمین بنویسید و درخت خودتان را تصور کنید.
منتظر نوشتههای شما اعم از داستان، خاطره و آرزو هستیم.
ما مسئولیم
ما فقط یک زمین داریم. این جمله را بارها شنیدهایم.
همه ما نسبت به زمین – این تنها سرمایه مشترک – مسئولیم. اگر امروز کلمات را به خدمت میگیریم برای ثبت و یادآوری همین حقیقت محض است که جز حفظ زمین با همه توانمان چارهای نداریم.
هر درختی که جان میگیرد، نفسهای زمین تقویت میشود و ما برای روزگار پیشرو امید بیشتری خواهیم داشت.
زندگی بدون درختان شدنی نیست. مشارکت امروز و مسئولیت اجتماعی ما نسبت به حفظ و احیای درختان موضوعی است که از همین امروز تا همیشه به آن محتاجیم.
ما در کنار هم کارهای مهمی خواهیم کرد که امتدادش به نسلهای بعدیمان خواهد رسید.
پایان پیام