بازتاب ایران هخامنشی در تاریخنگاری غرب
به گزارش گلونی از زمان هرودت پدر تاریخ که از سده پنجم پیش از میلاد آثار خود را نوشتهاند تا آخرین تاریخنگار بیزانسی که به عنوان آخرین فرد حلقه تاریخنگاران کلاسیک به شمار میروند حدود هزار سال فاصله است و میتوان به آن لقب نخستین هزاره ایران شناسی غربی را اطلاق کرد.
بازتاب ایران هخامنشی در تاریخ نگاری غرب
دکتر بهرام روشن ضمیر در گفتوگو با کانون ایرانشهر
سایر ویدیوها در نماشای گلونی
در طول این هزاره الگوها و کلیشهها و… دیده میشود و علاوه بر آن تحولات هم مشخص میشود.
خاستگاه این اندیشه و تحولات و جریانهای فکری، فرهنگی و اجتماعی تا حد زیادی به آتن عصر کلاسیک برمیگردد و به نوعی در ایرانشناسی غربی تمامی راهها به آتن ختم میشود.
وقتی از آتن کلاسیک سخن به میان میآید از قرون ششم تا چهارم پیش از میلاد مدنظر است.
مفاهیمی مثل استبداد شرقی، آزادی غربی تا حدود بسیار زیادی در آن دوره سکه ضرب شده است.
نگاهی که در فهم یونانی نسبت به ایران و جهان شرق وجود داشته است نگاه اسطوره زده است و بر پایه انگاره از پیش ساخته شده بنا شده بود به نوعی که انگار مقایسهای بین مردان و زنان بوده است.
یونانیها خودشان را دنیای مردانه تصور میکردند و شرق را که در آن دوره بخش بزرگی از آن حکومت هخامنشیان و ایران بود را زنانه متصور بودند.
ریشه تمام داستانهای دوران هخامنشی به بازنمود مورخان دوره کلاسیک یونان برمیگردد.
در آن زمان از شاهنشاهی هخامنشی تحت عنوان مادیها یاد میکردند و کمتر از واژه پارسیها در آن دوره یاد میشد.
اگر از واژه پارسی استفاده میشد هم منظور خود هخامنشیان بودند و منظور همان طبقه حاکم است و برای مردم در آثار کلاسیک یونان بیشتر از واژه بربر یا مادیها استفاده میشد.
بعدها این واژه تغییر پیدا کرده و در دورههای بعدی پارسی استفاده شد.
واژه بربر هم که به کار برده میشود منظور غیریونانی است و حداقل در ابتدا بار منفی زیادی نداشت و در ببان هرودت و… خیلی بار منفی ندارد.
طبیعتا در آثار یونانیها خودشان را بالاتر تلقی نمیکردند اما حداقل در اوایل این واژه بربر بار منفی کمتری را به همراه داشت و بعدها این واژه به افرادی نسبت داده شد که غیر متمدن بودند.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه نصیری راد