نماد سایت گلونی

کتابی درباره سقوط اصفهان و صفویان

سقوط اصفهان و صفویان

سقوط اصفهان و صفویان

سقوط اصفهان و صفویان

چرا اصفهان این طور سقوط کرد و صفویان رفتند؟

به گزارش گلونی دکتر آرش رئیسی‌نژاد در کانال تلگرام خود نوشت؛ ۳۰۲ سال پیش در چنین روزی، شاه سلطان حسین تاج شاهی را بر سر محمود هوتکی (محمود افغان) سردسته شورشیان غلزایی گذاشت و از تاج و تخت ایران صفوی چشم پوشید. رخدادی شگفت‌انگیز که اندیشمندان وقت اروپا، همچون منتسکیو، آن را با سقوط امپراتوری روم همسنگ می‌دیدند؛ رویدادی محیرالعقول با پیامدهایی ژرف و سترگ تا به اکنون!

به گفته کروسینسکی، بی‌کفایتی شاه سلطان حسین تنها در دلرحمی و خرافه پرستی و باده نوشی محدود نبود؛ بلکه در آزاد گذاشتن خواجگان دربار در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و ایجاد شبکه نیرومند قدرت نیز نمایان شده بود. خواجگانی که برای از میان بردن رقبای خود دست به هر کاری زده، اندک نخبگان ایران آن روز یا کشته و یا فراری داده و بدین ترتیب، بنیان ملک و ملت و مملکت را از پی کنده بودند.

در چنین وضعیتی بود که «مناصب به کسی داده می‌شد که بیشتر می‌توانست پول پرداخت کند و نه کسی که لیاقت احراز آن داشت.» از همین رو٬ رقابت از میان رفت و از اهمیت آموزش برای دستیابی به مهارت و کاردانی کاسته شد و کسی علاقه‌ای به تکمیل استعدادهای خود نشان نمی‌داد چرا که به عیان می‌دید که ثمری ندارد. همچنین٬ منتصبین دربار که مقام خود را با پول هنگفت بدست آورده بودند، به محض رسیدن به مقام خود از هیچ گونه اخاذی برای بدست آورن ثروت شخصی فروگذاری نمی‌کردند.

کشور هم دچار سقوط اخلاقی شده بود و هم گرفتار فروپاشی اقتصادی. شاه سلطان حسین، برخلاف جدش شاه عباس بزرگ، شاهی بوالهوس و ناتوان بود و از اقتصاد هیچ نمی‌دانست و ضرب سکه که در انحصار دولت بود را به حاکمان ولایات با حمایت شبکه قدرت داد. ارزش این سکه‌ها با برکناری حاکم ولایتی که سکه در آن ضرب شده بود به نصف تقلیل پیدا می‌کرد. «بدین سان، کسی که با سکه ده شاهی در جیب می‌خوابید، اگر حاکم شهر شب عوض می‌شد، فردا صبح صاحب تنها پنج شاهی بود!»

سقوط اصفهان و صفویان

در چنین وضعیتی بود که محمود هوتکی با اندک سواران شورشی ترسی از جانب شاه و دربار نداشت؛ «از جانب درباری که چنان آسیبی به خود زده بود که بزرگ‌ترین دشمنانش نمی‌توانستند بزنند٬ ترس موردی نداشت.»

چرا که «در شاه حسی، در بزرگان غیرتی، در مردم اعتمادی و در وزیران تدبیری باقی نمانده بود و بی‌نظمی چنان عمومیت داشت که گویی همه بخش‌های شاهنشاهی ایران در آستانه فروپاشی است.»

اینگونه بود که «هرگز تسخیر کشوری بزرگ به بهایی ارزان‌تر از این انجام نشد و کسانی که آن را عملی کردند، به هیچ وجه تصور نمی‌کردند بتوانند از عهده چنین کاری برآیند؛ و این که سرانجام نظر به سهولت این کار دست به آن زدند و هر چه در این راه پیش می‌رفتند، به سهولت آن بیشتر پی می‌بردند.»

پایان پیام

منبع:

سقوط اصفهان به روایت کروسینسکی، بازنویسی دکتر سید جواد طباطبایی

دیوار دفاعی دوران خسرو انوشیروان ساسانی

خروج از نسخه موبایل